بیا با هم کتاب شویم

خواندن پیام روز کتاب در خانه هنرمندان

بیا با هم کتاب شویم

بیا با هم کتاب شویم 533 533 فرهاد حسن‌زاده

هر سال یک نویسنده‌ی برگزیده جایزه هانس کریستین اندرسن به مناسبت روز جهانی کتاب کودک پیامی می‌دهد. از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران نیز سنتی بنا شده که یک نویسنده‌ی ایرانی هم به مناسبت این روز پیام بدهد. پیام امسال بر عهده‌ی من بود که روز 29 فروردین 1395 در مراسم نکوداشت مهدی حجوانی و دیدار نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، خوانده شد. 

بیا با هم کتاب شویم

فرهاد حسن‌زاده

گفته بودم دوستت دارم و تو باور کرده بودی. خب، من راست گفته بودم و تو دنبال حرف راست بودی. برخلاف آنهایی که همیشه می‌گویند قصه دروغ است، تو قصه‌هایم را باور کردی. تو باور کردی قصه‌ی آن لنگه کفشی را که دنبال جفت گمشده‌اش می‌گشت و آخر قصه آن را پیدا کرد. باور کردی قصه‌ی آن مرد نقاش را که رویایش را نقاشی کرد، ولی گربه‌ی رویایش ناگهان جان گرفت و افتاد به جان موش‌هایی که رفیقِ شفیقِ نقاش بودند. قصه‌ی جنگیدن دختری به نام «هستی» را باور کردی. جنگیدن برای رسیدن به صلح. به هستی پنهانِ خودِ خودِ خودش. چه خوب که مرا باور کردی و گوش به قصه‌هایم سپردی.

گفته بودم هر کتاب تکه‌ای از وجود نویسنده است و تو باور کرده بودی. فکر کردم چه خوب است بدانی که نویسنده‌ها جانشان را در کتابشان جا می‌گذارند تا به کتاب جان ببخشند. شاید هم دانستنش برای تو مهم نباشد. چون تو نه با جان نویسنده کار داری، نه با کسی که با نقاشی‌اش قصه را کامل می‌کند. تو با کتاب سفر می‌کنی. بال در می‌آوری و به دنیای پر رمز و راز داستان پا می‌گذاری. و چه خوب است که مسافر این سفر شیرین و پر خاطره هستی. چه خوب است که به من یاد می‌دهی چه‌طور فکر کنم، چه‌طور بنویسم و چه‌طور دوستت داشته باشم.

گفته بودم هیچ نترس و تو باور کرده بودی. گفته بودم من اینجا کنارت هستم تا از دنیای بی‌رحم و پرآشوب آدم‌بزرگ‌ها حرف بزنم. هستم تا دست‌های کوچکت را بگیرم و از خیابان‌های پرهیاهوی این جنگل سرد و تاریک عبور دهم. چه خوب که به من و دست‌های گرمم اعتماد می‌کنی. من اینجایم، در برگ برگ کتابی که به تو شجاعت و جسارت و قدرت می‌دهد. نترس، دستت را به من بده تا در کنار هم قدم بزنیم و حرف بزنیم و حرف بزنیم و نگاه کنیم و نگاه کنیم و دور شویم و دور شویم.

گفته بودم که روزی این سنگ سیاه و سخت را خواهیم شکست. تکه‌تکه‌اش خواهیم کرد تا زمین آرام بگیرد. آن‌گاه به گلِ همیشه منتظر، بهار را هدیه می‌دهیم، به آن درخت صبور، آفتاب را نشان خواهیم داد و بر منقار آن پرنده‌ی غمگین ترانه‌ی آزادی خواهیم نشاند. و تو تمام حرف‌هایم را باور کردی. من چه خوشبختم که قصه‌هایم را باور می‌کنی و می‌دانی که من هیچ‌وقت، هیچ‌وقت، هیچ‌وقت به تو دروغ نمی‌گویم.

ما با هم زنده‌ایم، با هم معنا پیدا می‌کنیم. بیا باز هم برویم. نمانیم، نگندیم، نخوابیم، بیا با هم کتاب شویم. مثل دو بال پرنده‌ای شاد و آزاد، تو بگو تا من بنویسم، من می‌نویسم تا تو بخوانی. بیا کتاب را زندگی کنیم. دانایی را زندگی کنیم. خوبی را زندگی کنیم. سفر را زندگی کنیم. بیا کلاغ قصه‌ها را به خانه‌اش برسانیم و آخر قصه بگوییم: بالا رفتیم ماست بود، قصه‌ی ما راست بود. پایین آمدیم دوغ بود، قصه‌ی ما… راست بود.

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید