کارگاه ادبیات

بایدها و نبایدهای طنز نویسی 564 712 فرهاد حسن‌زاده

بایدها و نبایدهای طنز نویسی

سالی ای. برسلین| ترجمه مژگان کلهر

روزی نویسنده‌ی موفق کتاب‌های چگونه داستان بنویسیم به من گفت که هیچ چیزی سخت‌تر از  نوشتن یک مطلب طنز نیست. چون مهارت و استعداد خاصی می‌خواهد که شخص باید با آن متولد شده باشد تا بتواند مردم را بخنداند.
البته من مخالفم و فکر می‌کنم هر کسی که تا کنون با شنیدن لطیفه‌ای خندیده باشد بدون آن‌که لازم باشد نکته‌ طنز نهفته در آن را برایش توضیح بدهند استعداد طنز داد. خوانندگان برای دریافتن خنده‌ی داستانی کمتر روی طنزهای موفق امروز تامل می‌کنند. در حالی که مثل بقیه‌ی رشته‌های نویسندگی فنون طنز را نیز باید آموخت. طنزنویس تنها با دقیق شدن به مردم اطرافش و گوش کردن به آنها در جریان وقایع روزمره می‌فهمد که چه چیزی موجب خنده می‌شود.
من خودم طبعاً آدم بامزه‌ای نیستم و از این جهت به دلایلی بسیار نگرانم اگر هواشناس وضعیت هوا را کمی بارانی همراه با وزش بادی ملایم پیش‌بینی کند، پنجره‌ها را می‌پوشانم و به طبقه‌ی بالا می‌روم. بنابراین وقتی دو سال پیش سردبیر روزنامه‌ای که من به عنوان خبرنگار در آن کار می‌کردم پرسید دوست دارم ستون هفتگی طنز را بنویسم یا نه. من مطمئن نبودم ولی حالا کلی آثار طنز دارم.

محض رضاي خدا بنويس 700 700 فرهاد حسن‌زاده

محض رضاي خدا بنويس

برای نوشتن یادداشت روزانه هرگز دیر نیست

محض رضای خدا بنویس. با تو هستم، با تو که دیگر از همه چیز جدا شده‌ای. محض رضای خدا، محض رضای دلت بنویس. نوشتنی که با همه نوشتن‌های دنیا فرق دارد. هیچ خرجی هم ندارد. یک قلم و یک دفتر، همین و بس! نه، یک چیز دیگر می‌خواهد، این مثلث یک ضلع کم دارد. آن هم تویی، تو.

چه چیزی باید بنویسیم؟

یادداشت‌های روزانه. باور کنید خیلی سخت نیست، یعنی اصلاً سخت نیست. حتی نوشتن در باره روزهای تکراری و خسته کننده. نمی‌دانم این جمله از کیست که می‌گوید: «اگر زندگی ارزش آن را دارد که در باره‌اش فکر کنیم، حتماً ارزش آن را دارد که در باره‌اش بنویسیم.» آنچه که قرار است بنویسیم اسمش هست «یادداشت‌های روزانه». یادداشت‌هایی که هیچ‌کس نباید آن را بخواند، یا اگر هم خوانده شد، شاید برایمان مهم نباشد.

تابستان و درس و داستان 200 200 فرهاد حسن‌زاده

تابستان و درس و داستان

کم‌کم مدرسه‌ها باز می‌شود و دنیا دگرگون می‌شود. بچه‌ها به مدرسه و کلاغ‌ها به باغ‌ها می‌روند و درخت‌ها برگ‌هایشان را به پایمان می‌ریزند تا باور کنیم که زندگی در گذر است و هیچ چیز ماندنی و ابدی نیست.

مهر می‌آید و من از یاد روزهای مدرسه دلم می‌لرزد. زمانی که معلم خدا بود و ما از خدا می‌ترسیدیم. نمی‌دانم چند نفر از بچه‌ها درس‌ها و مدرسه‌هایشان را دوست دارند. اما حیفم آمد اینجا یادی نکنم از کارگاه داستان‌نویسی که با گروهی از نوجوان‌های دوچرخه‌ای داشتم. دختران گلی که کلی ایده و انرژی برای نوشتن داشتند. من سعی کردم خدا نباشم. سعی کردم از آنها و درکنار آنها یاد بگیرم و از این یاد گرفتن در جهت بهتر نوشتن استفاده ببرم.

نمی‌دانم چند نفر از این بچه‌ها در آینده داستان‌نویس خواهند شد و از این روزها یاد خواهند کرد. ولی این را می‌دانم که هرچه و هرکه بشوند از این روزها به نیکی یاد خواهند کرد.

اين كلاف سر درگم كجا تمام مي‌شود؟ 170 170 فرهاد حسن‌زاده

اين كلاف سر درگم كجا تمام مي‌شود؟

حتماً برای شما هم پیش آمده که به کاغذ یا صفحه‌ی مانیتورتان خیره شده‌اید و دارید به پایان داستانتان فکر می‌کنید.

چه‌طور باید شخصیت‌هایمان را به سرانجام برسانیم و حوادث داستانمان را سر‌ و‌ سامان بدهیم؟ وقتی نخ داستان از دستمان در می‌رود و نمی‌دانیم در این کلاف سردرگم چه‌طور نقطه‌ی پایان را پیدا کنیم، چه‌چیزی به کمکمان می‌آید؟ بهترین پایان‌ها چه پایان‌هایی هستند؟

در این‌باره، پای صحبت سه نویسنده می‌نشینیم تا از تجربه‌هایشان برایمان بگویند: محمدرضا یوسفی، علی‌اصغر عزتی‌پاک و فرهاد حسن‌زاده به ‌این سؤال، جواب دادند:

«شما ج‍زو کدام دسته هستید؟ آیا از اول پایان داستانتان را می‌دانید یا همه‌چیز در روند کار اتفاق می‌افتد؟»

اين مطلب در دوچرخه‌ي شماره 728 – 19 دي ماه 92 چاپ شده است و آن را مي‌توانيد ←اينجا →بخوانيد.

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید