داستان‌ها روح دارند

علی اشرف درویشیان

داستان‌ها روح دارند

داستان‌ها روح دارند 460 319 فرهاد حسن‌زاده

براي راوی داستان‌های زندگی «علی اشرف درويشيان»

نوجوان كه بودم، تازه پشت لبم سبز شده بود و هي و هي و مدام و مدام داشتم مي‌شناختم. دنياي هنر را مي‌شناختم، دنياي ادبيات را مي‌شناختم، با سبك‌ها آشنا مي‌شدم با نويسنده‌ها و شاعرها و سينماگرها و … خلاصه دفتر سفيد ذهنم پر مي‌شد از اسم آدم‌ها و آثارشان. يكي از كتاب‌هايي كه رفت تو دفتر سفيد ذهنم، نام مجموعه داستان «آبشوران» بود. كتاب را از دوستم گرفتم كه بخوانم و زود پس بدهم. اسمي كه برايم عجيب و ناآشنا بود همين آبشوران بود. يعني چي آبشوران؟ و بعد اسم نويسنده‌اش بود: علي اشرف درويشيان. نام خانوادگي درويشيان را قبلا شنيده بودم. ولي يعني چي علي‌اشرف؟ اسم پدرم علي بود و اسم دختر عمه‌ام اشرف. مگر مي‌شود هم علي بود و هم اشرف؟

كتاب آبشوران را دوست داشتم. خيلي زود فهميدم نام يك محله و يك رودخانه است و محل عبور سيلاب. محلي كه نويسنده در آن زندگي كرده و با فقر و محنت زمانه و روزگار آشنايي دلنشيني دارد. با شخصيت‌هاي نوجوان داستان هم خيلي زود رفيق شدم كه مثل خودم و خودمان بودند. منتقدها مي‌گويند لايه‌هاي زيرين طبقات اجتماعي و از اين كلمه‌هاي قشنگ و دهانگرد. من مي‌گويم خودمان. داستان خودمان بود. فقيران با عزت و دوست داشتني. تلخي گزنده‌اي داشت قصه‌هاي اين آدم‌هاي خودماني. و من كه در سن يادگيري بودم خيلي آموختم از اين جور نوشتن كه خيلي واقعي بود. زاويه‌هاي پيدا و پنهان زندگي را در خودش داشت. گاهي خشن مي‌شد و عبوس، گاهي همراه با طنزي گزنده و خاكستري.

بعدها وقتي شنيدم نويسنده‌اش زندان رفته و بعضي از كتاب‌هايش توقيف شده حس بهتري داشتم. بحبوحه‌ي انقلاب بود و هرچيزي در اين مسير بود دل ما را مي‌برد. بعدها كتاب‌هاي ديگر اين نويسنده را خواندم. «از اين ولايت»، «همراه آهنگ‌هاي بابام»، «گل‌طلا و كلاش قرمز» و…

 بيست و اندي سال بعد، وقتي در يكي از فرعي‌هاي خيابان انقلاب از جلوي يك كتاب‌فروش كهنه‌كار مي‌گذشتم كتاب‌هايش را ديدم. كتاب‌هاي دسته دومي كه جلدهايشان به شدت آشنا بودند. آنها را يكجا و درجا خريدم تا به عنوان برگ‌هايي از تاريخ معاصر در كتابخانه‌ام بگذارم. و كمي آن سوتر زماني كه شنيدم او به همراه رضا خندان قصه‌هاي شفاهي مناطق مختلف ايران را جمع‌آور و كتاب كرده‌، به همت اين آدم آفرين گفتم.

چند سال بعد از زبان يكي از دوستان جمله‌اي شنيدم كه خوشحالي را مثل موج زير پوستم دواند و سرحالم كرد. او گفت: علي اشرف درويشيان از كتاب «حياط خلوت» تو خيلي خوشش آمده و از خواندنش خيلي لذت برده.

بعد از اين جمله، هميشه دلم مي‌خواست علي اشرف را مي‌ديدم و بغلش مي‌كردم و گونه‌هايش را مي‌بوسيدم و بهش مي‌گفتم من نويسنده‌ي حياط خلوت هستم. مي‌گفتم بي دليل نيست كه شما از حياط خلوت خوشتان آمده. داستان‌ها روح دارند و روح‌ها به هم سر مي‌زنند. چندبار هم البته ديدمش ولي از دور. او بيمار بود و نمي‌توانستم به خودم اجازه بدهم مزاحمش بشوم. حالا او رفته و من حسرتي به حسرت‌هايم اضافه شده. ولي خب، روح داستان‌هايش هنوز هستند و با آنها دلخوشم.

 

1 دیدگاه
  • فريده چوبچيان 1396-08-09 در 13:49

    بسبار عالي درودتان باد . روح نويسنده فقيد قرين رحمت الهي

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید