یادداشت خانم ثمینه باغچه‌بان بر کتاب چتری با پروانه‌های سفید

جبار و ثمین باغچه‌بان

یادداشت خانم ثمینه باغچه‌بان بر کتاب چتری با پروانه‌های سفید

یادداشت خانم ثمینه باغچه‌بان بر کتاب چتری با پروانه‌های سفید 400 557 فرهاد حسن‌زاده

زمانی که حرفی برای گفتن باشد و آن را نویسنده‌ای حساس مانند فرهاد حسن‌زاده با زبانی شیرین وساده بگوید، و زمانی که آن نوشته‌ی زیبا را نقاش  باذوقی  چون غزاله بیگدلو دریابد و با تصویرهایی زیبا مصور کند، کتابی زاده می‌شود به نام  «چتری با پروانه های سفید».

دختر گل فروشی زاده می‌شود بسیار دوست داشتنی، با موهایی فرفری و یک روسری کوچک سفید، که مادرش  او را بوسیده و اسمش را گذاشته مریم… یا بقول مادر بزرگش مریم خاتون…

آری، گفت‌وگو در باره‌ی کتابی ارزشمند است به نام  چتری با پروانه‌های سفید که هر خواننده‌ای آن را بارها و بارها خواهد خواند و لذت خواهد برد.

کتابی ارزنده به فهرست کتاب‌های کودکانمان اضافه شده، که نمی‌توان آن را با یکی دو بار خواندن کنار گذاشت.

هر برگش خواندنی است و دیدنی و مربوط به مسایل روز. آدم وقایع آن را درک می کند. چه بسا  که آنها را شخصاً تجربه کرده است…

«یکی از مشتری‌ها می گوید خوب است که شما برق دارید… و از روی میز روزنامه‌ای را برمی‌دارد و می‌خواند.»

علی چقدر قهرمانی می‌کند، چه سوت‌هایی می‌کشد، نه یک بار و دو بار، بیش از ده بار!

پیغامی آمده از مادر و یا همشیره و یا از علیامخدره. «شیرین خانم گفتند چه اصلاح کرده باشی چه نکرده باشی، زود خودت را برسان خانه.»

«آقای پرویزی کتش را می‌پوشد و می‌گوید: امان از دست این زن‌ها…»

و در پاسخ آرایشگر که می‌گوید به کجا خواهید رفت؟ می‌گوید: «به بهشت زهرا، ما هر سال موقع تحویل سال با گل و شیرینی می‌رویم سر خاک پسرمان…»

دلمان تکان می‌خورد و به یاد فرزندان بیشمارمان که در جنگ میان دو برادر (ایران و عراق)، از دست داده‌ایم می‌افتیم. روشنیِ هفت‌سین‌مان را این خاطره سخت مکدر می‌کند.

در خیابان پر رفت و آمد ‌ بهار موج‌ می‌زند… مریم گل فروش با صد امید به شیشه‌ی یکی از ماشین‌ها می‌زند،… «راننده با خنده می‌گوید، من خودم گلم، گل نمی‌خواهم.»

خلاصه هر صفحه از این کتاب شامل نکات آشناست.

چه چشم انتظاریِ مادر مریم برای دختر گل فروشش و چه دل‌نگرانی مریم برای خیس شدن آتوسا…

خلاصه کتابیست کتابستون!!!!

آقای حسن‌زاده‌ی عزیز، دست مریزاد…

ثمینه باغچه بان

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید