ديدگاه يكی از خوانندههای حرفهای كتاب، يكی بچههای كانون پرورش فكری كرمانشاه درباره مجموعه داستان «كنار ديارچه، نيمكت هفتم».
آخر دنیا کجاست؟
از یک شروع عالی تا کاراکتر خانم مرادی، مش سلمان، بشکهی شربت و یخ در حال آب شدن گرفته تا در نهایت ورود آهو به کلاس و بیتاب بودن خانم مرادی برای بیرون رفتن، همگی برای نشستن در دل مخاطب در حرکتاند؛ حرکتی موفقیت آمیز…
کلاس دوم جن!
انار، عناب، مجیب، شنید، آقای اصغرآبادی، آقای استرآبادی، اعتصاب خودکارها، مغناطیس نگاه مجیب، شلوار عنابی رنگی که دو سه شماره از پایش کوتاهتر بود و عاشقانه انار خوردن در طیفهای رنگی منظمی قرار گرفتهاند تا برسند به یک اعتصاب جانانه برای رژه رفتن روی اعصاب معلم، در کلاسی به نام کلاس دوم جن که تجربهای است شیرین و فراموش نشدنی؛ برای کسانی که نگاهی از جنس نگاه شما دارند!
مثل همهی خرگوشها…
یک خرگوش لنگ هم میتواند به اندازهی یک خرگوش سالم قیمت داشته باشد!
نمیدانم از جیک و پیک کردن پرندهها بگویم یا از دیالوگ بامزهی «شلام! شطور مطورید؟! چوچول موچولهای ناژناژی!!»
پرداخت یک موضوع اجتماعی مهم در قالب یک داستان طنز با حضور کاراکتری مثل خرگوش.. فوق العاده است!
جزیرههای پنبهای…
کلیشه هم میتواند جذاب باشد؛ به شرط آنکه ذهنی نوین و پر از تصویر آن را پردازش کند…! در وصف جزیرههای پنبهای چند کلمهای بیش ندارم، آن هم از زبان «محمد علی بهمنی» که میگوید:
زیبایی تو؛
حرف ندارد…
باید سکوت کرد…
چیکن فینگر!
………………………………………………………:)
مشق ماهی، اشک ماهی!
شیطنت خواهر کوچکتر… کتک خوردن سهیل بیچاره… بحث و جدل میان آنها راجع به مسائل مختلف… و جالبتر از همه تلاش برای یافتن نوعی مشابهت بین آدم و ماهی…! جذاب است و البته دوست داشتنی!
کنار دریاچه نیمکت هفتم…
فرزانه، آش، پیانو، کامپیوتر، طلاهای مادر، کریم خان زند، معلم خصوصی، خندهای مثل قل قل آب، کارخانهی روغن نباتی، قاچاق مواد مخدر…
و در نهایت آشوبی که در ذهن مخاطب به پا میکند…: (
و…
نقطهی قوت مشترکی که نمیشود به سادگی از آن گذشت؛ بیطرف بودن و قضاوت نکردن نویسنده در همهی داستانهای این مجموعه است.
این امر موجب میشود که مخاطب پس از مطالعهی کتاب به جزئیات داستانها و موضوعات آن فکر کند؛ البته بدون هیچ پیش قضاوتی…
نوشدارو پس از مرگ سهراب!
از زمانی که ذهنم پر از کلمه و تصویر شد، تا حالا که حرفهایم را برای شما مینویسم، هیچگاه خودم را در رودربایستی تعریف و تمجید بیجا از کار کسی قرار ندادهام!
باید عرض کنم که شما هم از این قاعده مستثنا نیستید. بنابراین اگر از نوشتههایتان خوب گفتم به این دلیل است که قلمتان را دوست دارم. شاید چون نوشتههای شما مرا به دنیای دیگری میبرد؛ دنیایی فراتر از زمین کروی شکل بدقواره…!!
بااحترام
شقایق محمدی
پاییز ۹۲