بعد از عيد دو خبر درباره كتاب هويج بستني بود كه مايه خوشحالي و دلگرميام شد.
اولین خبر یک ماه پیش رخ داد که خبر رسید به چاپ سوم رسیده و باید بروم نشرافق سهمیهام را بگیرم.
دومین خبر در پنجمین جشنواره کتاب سال مهر غافلگیر شدم وقتی فهمیدم این کتاب تقدیر شده. داوران بچههای چند موسسه خیریه مخصوص کودکان بیسرپرست و بدسرپرست بودند. لوح تقدیرم را از دست یکی از دخترانی گرفتم که نظر داوران را با شور و اشتیاق میخواند. نظری که بوی بیانیههای کلیشهای و کپکزده نمیداد. بوی لواشک و آلوچه و شکلات میداد. بوی رنج پنهان شده در لبخندهای راست راستکی. بچهها با جایزههایشان ما را جریمه میکنند. جریمههایی برای دوری از تنبلی و پراکنده کاری و فکرنکردن به آنها. و تذکر میدهند ما داستانهایی میخواهیم که حالمان را خوب کند و دلمان را خنک کند، مثل هویج بستنی.