يكي از مقالههاي منتشر شده در فصلنامه مطالعات ادبيات كودك شيراز به بررسي فرازبان در چند كتاب من اختصاص دارد. اين مقاله كه توسط «شتاو زندكريمي» و «پارسا يعقوبي جنبهسرايي» نگاشته شده، در شماره 14 سال هفتم، پاييز و زمستان95 منتشر شده است.
در چکیدهی این مقاله میخوانیم: به اذعان بسیاری از محققان و حتی پدیدآورندگان روایتهای کودکانه، ادبیات کودک اغلب یک سویه و دیکتهای است. کودکان نه تنها نقشی در تولید آثار کودکان ندارند، بلکه جایگاه آنان در مقام مخاطب نیز نادیده گرفته میشود. در این روایتها همیشه سایهای بلند و بزرگ در مقام «نویسنده/روای» وجود دارد که مدام تجویز میکند. دامنهی این سایهگاه در قالب شخصیت قدرتمند و زورگوی قصه نیز تداوم مییابد و در مقابل شخصیت کوچک و ضعیف قصه که مخاطب خردسال میتواند با او همذاتپندای کند، خودنمایی میکند…. در این تحقیق شیوههای تعامل افقی و فرازبان محور نویسنده/راوی با مخاطب در چهار داستان «دیو دیگ به سر، آقارنگی و گربهی ناقلا، همان لنگه کفش بنفش و دو لقمهی چرب و نرم» از فرهاد حسنزاده با روش توصیفی تحلیلی طبقهبندی و تبیین شده است.
اصل اين مقاله را ميتوانيد در← اينجا بخوانيد.