به گزارش خبرنگار مهر، جلسه نقد رمان «هستی» نوشته فرهاد حسنزاده ، یکشنبه 27 آذر 93 با حضور محمدرضا گودرزی، فرزانه رحمانی و نویسنده اثر در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد.
رحمانی در ابتدای این برنامه گفت: «هستی» یک رمان رئالیستی است و از عهده بازنمایی واقعیات برمیآید. شخصیتپردازی در این اثر بسیار مهم است و به نظرم نوعی تاریخنگاری و جهان شخصیتهایش است. من عنوان هستی را که برای این رمان انتخاب شده، پسندیدم. نویسنده میتوانست همان نامی را که پدر هستی او را با آن صدا میزند، برای رمان انتخاب کند، ولی همین تضاد نشانه رنج کشیدن است.
وی افزود: شروع رمان هم خوب است و به اصطلاح یقه مخاطب را میگیرد. هستی دختری است که دلش میخواهد پسر باشد. نویسنده ابتدای کار به ما میگوید که زمان و مکان رمان در گذشته و آبادان است. در طرح داستان، رعایت توالی بسیار مهم است که در این کار رعایت شده است. نویسنده 4 فصل انتخاب کرده که به نظر مناسب میآیند. حسنزاده تا صفحه 44 زمینهچینی میکند، مکان و زمان را تشریح میکند و ما را به نقطه عدم تعادل میرساند.
این منتقد گفت: گرهگشایی هم در فصل فرجامین کار اتفاق میافتد. درباره راوی هم باید بگویم که بهترین زاویه دیدی که نویسنده میتوانست انتخاب کند، اول شخص بود. از آنجایی که هستی شاهد روزهای اولیه جنگ بوده، انتخاب این نوع راوی به متن اصالت میدهد و کنشهای آن زمان را به صورت یک گزارش دسته اول، ارائه میدهد. راوی بار عاطفی داستان را هم خیلی خوب به دوش میکشد. غیر از ایجازی هم که در کلامش وجود دارد، بیان واقعیات است که به قصه اهمیت میدهد.
حسنزاده برای شخصیتهای زن و مرد این رمان برابری قائل شده است
برابری برای شخصیتهای زن و مرد داستان قائل شده است. با این رمان فقط یک مشکل داشتم و آن هم درباره شخصیت پردازی هستی است. در فصل اول احساس کردم شخصیت هستی خیلی کوچکتر از نوجوانی است که در فصلهای بعدی میبینیم. نکته دیگر این که علیرغم این که رمان خیلی خوب پرداخت شده و شخصیت هستی هم در سایه همین پرداخت خوب قرار دارد، ولی سوار موتور شدن این شخصیت و اینگونه بازگشتنش به آبادان، غیرمنطقی به نظر میرسد.
این داستاننویس گفت: یک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیتها وجود داشت، توصیفهای دورنیشان بود. یکی از ویژگیهای مهم این رمان، نثر و زبان آن است که استفاده از ضربالمثلهای جنوبی هم زیرمجموعه این نکته مثبت قرار میگیرد. استفاده از ادبیات فولکلوریک و ضربالمثلهای جنوبی که توضیحاتشان در پایین صفحه میآید، نثر را ماندگار کردهاند. پسزمینه «هستی» هم علیرغم این که با زبان معیار فاصله دارد، ولی چون از زبان یک نوجوان بیان میشود، قابل پذیرش است.
خواندن رمانهای این چنینی از خواندن آثار مستند جنگ بهتر است
وی افزود: فکر میکنم این رمان 2 مضمون مهم دارد. یکی هویت و دیگری هم که محور تاریخی دارد، آغاز جنگ ایران و عراق است. پایانش هم باز و رو به گسترش است. در کل به نظرم چنین رمانهایی که اینگونه به ماهیت جنگ میپردازند، خیلی بهتر از مطالعه کتابهای مستند است. به علاوه هستی و خانوادهاش در طول داستان، سنتهای خانوادگی را هم به خواننده نشان میدهند و مسائل واقعی را که در آن زمان جریان داشتهاند، بهتر به مخاطب میشناسانند.
در ادامه این برنامه گودرزی گفت: به نظرم باید برای «هستی» عبارت داستان بلند را به کار بگیریم. مخاطب تلویحی این اثر، نوجوانان هستند. هر متنی دو گروه مخاطب دارد. یکی مخاطب آشکار و دیگری مخاطب تلویحی که مخاطبهای تلویحی هر اثر با اثر دیگر متفاوت است. مثلا مخاطب تلویحی شازده احتجاب با کلیدر متفاوت است. اعتقاد زیادی به این ندارم که این کتاب مخاطب خاص داشته باشد ولی اشاره میکنم که مخاطب تلویحی این اثر نوجوانان هستند.
این نویسنده گفت: ژانر رمان «هستی» واقعگرای اجتماعی است. از نظر موضوعی هم داستان جنگ است ولی در مجموع یک طنز زیرپوستی در لحن آن وجود دارد که در واقع یک شگرد است و با لحن همخوانی دارد. نویسنده لحن را شناخته چون این طنز علیرغم تضاد موقعیت و لحن راوی در متن وجود دارد.
وقتی نویسنده و راوی داستان غیرهمجنس باشند، کار نویسنده سختتر میشود
گودرزی ادامه داد: امروز عدهای معتقدند مهمترین عنصر داستان، دیدگاه است یعنی این که نویسنده با چه نوع راوی داستانش را روایت میکند و وارد داستان میشویم. راوی داستان «هستی» اول شخص غیرهمجنس است. از عبارت غیرهمجنس استفاده میکنم چون نویسنده مذکر است ولی راوی داستانش یک دختر نوجوان است. اعتقاد دارم که وقتی نویسنده و راوی داستانش، غیرهمجنس هستند کار نویسنده سختتر میشود چون مجبور است آن راوی را روانکاوری کند و مسائل را کشف کند. اما در این کتاب، حسنزاده با مهارت و زیرکی از پس این کار برآمده است.
نویسنده مجموعه داستان «اگه تو بمیری» گفت: زمان روایت مربوط به گذشته است و به صورت خطی است. روایت رمان در 4 فصل انجام میشود که جوانهزدن دوباره را در خود دارد. شکوفایی، رشد کامل و اندوه ناشی از آگاهی از دیگر مسائل مهمی هستند که در پایان این 4 فصل به نظر میرسد و اگر با همین نگاه به موضوع نگاه کنیم، فصلهای این رمان با 4 فصل سال هارمونی دارند. فصل چهارم هم با عنوان «هستی نام یک ماهی نیست» بازی با آن جمله میشل فوکو است که گفته: این یک چپق نیست و از این نظر قابل توجه است. جمله اول این رمان با کنش همراه است و جمله پایانی آن هم با یک تحول درونی همراه است.
استفاده زیاد از ضربالمثلها در بیشتر داستانها موفق نیست
وی در ادامه گفت: توجیهی که من برای طرح اشکال خانم رحمانی دارم و به نظرم میرسد، این است که در فصل اول، هنوز جنگی صورت نگرفته ولی در فصلهای بعدی جنگ رخ داده و هستی دیگر آن دختر قبلی نیست. از دیدگاه روایتشناسی، تعلیق را داریم که وابسته به خود متن است و حسنزاده این میان از تکنیک تاخیر هم استفاده کرده است. نثر روان و سلیس است و این روانی به خصوص در لحن آن دیده میشود. وفور ضربالمثلها هم در متن نشسته است. بسیاری معتقدند تعداد ضربالمثلهای متن هرچه بیشتر باشد، بهتر است ولی این کار در خیلی از متنها موفقیتی در پی ندارد و جواب نمیدهد.
گودرزی گفت: این رمان قسمتی دارد که یک روانشناسی فرویدی روی شخصیت پدر انجام میشود که آن را نپسندیدم و به نظرم اگر این بخش نبود، خیلی بهتر بود و قدرت هارمونیها در داستان بیشتر میشد. این استدلالی که گفته میشود مشکل پدر به دوران کودکی او برمیگردد، سرخوشی متن را میگیرد. من خواننده شخصیت پدر را وقتی که غر میزند و ترسو است، بیشتر دوست دارم. نکته دیگر این که موقعیت مهمتر از عناصر دیگر داستان است و ما در موقعیتهای متفاوت، متفاوت عمل میکنیم. صحنههای رمان، هویت مکانی زمانی دارند. خرمشهر و آبادان بودن، و به علاوه زمان جنگ بودنشان روشن است. در کل این داستان، بعد اجتماعی دارد و نشاندهنده روابط انسانهاست.
نویسنده کتاب «در چشم تاریکی» گفت: بعد روانشناسانه رمان هم درگرایشهای هستی و رفتارهای شخصیت پدر نهفته است. رمان «هستی» حاوی مفهوم تشرف هستی از یک دختر عادی به دختری آگاه است. حرکت به سمت خودیابی و خودشناسی، ادراک جسم خود، تحول درونی و … از مفاهیمی هستند که در سایه این تشرف شخصیت هستی معنی مییابند. در این زمینه توجه هستی به شاپور را داریم که شاید ممیزی باعث شده زیاد پررنگ نشود. این رمان، یک داستان اسطورهای است چون هیچکس در شهر خودش به تشرف نمیرسد و باید از شهری به شهر دیگر برود. هستی هم همینکار را میکند.
وی افزود: یک نکته دیگر این که اگر کسی این رمان را از دیدگاه اصالت زن بررسی کند، برایش جالب خواهد بود. در کل این رمان، از آن کتابهایی است که خواننده از خواندنش پشیمان نمیشود و حالت او قبل و بعد از مطالعه فرق میکند. به نظرم هم رسالت اصلی یک کتاب همین است چون اگر خواننده آن را بخواند و به زودی از یادش برود، نمیتوان آن را کتابی قدرتمند و تاثیرگذار دانست.