شیراز را دوست دارم. به خاطر خاطرههایی که در شیارهای مغزم جا گذاشته. روزهای جنگ و چنگزدن به زندگی و کار، روزهای تجربههای تازهی زندگی و ازدواج و بچهدار شدن و …
اردیبهشت امسال فرصتی بود تا در کنار برگزار کنندگان همایش ادبیات کودک و نوجوان، در کنار دکتر خسرونژاد بزرگوار و همکارانشان در دانشگاه شیراز، به حرفهایشان درباره رمان نوجوان گوش بدهم و فکر کنم. خوشحالم آینهای مقابلم گرفتند تا از زاویهای دیگر به رمان نوجوان و به خودم نگاه کنم. و خوشحالم از این که بخشی از بحثها و نظرها در بارهی رمان «هستی» بود.