یادداشتی بر «این وبلاگ واگذار میشود»
•ربابه میرغیاثی
«این وبلاگ واگذار میشود» خلافِ بیشتر رمانهایی که برای نوجوانان نوشته میشود، روایتِ خطی ندارد. داستان در داستان است و بخشی از آن در زمان حال میگذرد و بخشی دیگر، در گذشته. دو راوی هم دارد؛ یکی پسر و دیگری دختر. فکر میکنم بچّههای امروزی از خواندنِ رُمانی که دربارهی دو موضوعِ جذابِ عشق و وبلاگنویسی است بدشان نیاید.
من کتاب را خیلیوقت قبل خواندم، بیشتر از سر کنجکاوی. میخواستم ببینم «فرهاد حسنزاده» چهطوری یک رمان را با ساختار وبلاگ نوشته است. چند روز قبل، به نیتِ دیگری، دوباره آن را دست گرفتم و خواندم و خُب، … بهنظر من، این کتاب تجربهی تازهای است و انگار راه رفتن روی یک طناب.
هر دو داستانِ کتاب سادهاند؛ دختری، به نام درنا، تصمیم میگیرد خاطراتِ زال را بازنویسی کرده و در وبلاگش منتشر کند. حالا، زال کیست و خاطراتش چه جذابیتی دارد؟ زال، مردِ تنهای کتابفروشی است که در نوجوانی، دل به دختر همسایه داده و هنوزم، در انتظار آن یارِ فریباست.
در داستانِ زال، آقای نویسنده شرحِ دلبستگیِ این پسر نسبت به فریبا، دلتنگیها و بیقراریها و تلاشهای ناچیزش برای بیانِ این علاقه را بهواسطهی زبانِ روان و لحنِ شوخ و تهلهجهی خوشآیندِ جنوبی خواندنی کرده است. در پسزمینهی قصّه هم وضعیتِ نابسامانِ آبادانِ ابتدای جنگ بهخوبی تصویر میشود؛ بلاتکلیفیها و بیخانمانیهای مردم.
در داستان درنا هم حرف از آبادانِ این روزهاست که کافیشاپ و کافینت دارد. درنا یکی از همین بچّههای دبیرستانیِ دههی هفتادی است که وبلاگ مینویسد و میخواهد نویسنده شود. کمترین حُسنِ این بخش از کتاب، نزدیکیِ فضای آن به دنیای نوجوانِ امروزی است. این حُسن وقتی مهم میشود که میبینیم بیشتر نویسندههای کودک و نوجوان، هنوز که هنوز است، برای بچّههای این دوره و زمانه از روستا و ماجراهایش مینویسند.
البته، نویسنده کلّی بار نمادین هم به داستان داده است؛ از قراردادن دفتر خاطرات زال توی قفس و انتخابِ پرندهفروشی بهعنوان مکان وقوع داستان گرفته تا قصهی طوطی و بازرگان، سیمرغ و …. بااینحال، نمیدانم چی در این کتاب کم است که نمیتوانم آن را به قدرِ «هستی» دوست داشته باشم. شاید برای اینکه من عشقِ نوجوانی را، آنطور که برای زال اتفاق میافتد، بهانهی خوبی (یا باورپذیری) نمیدانم که همهی عمرِ یکی صرفِ انتظار برای یار شود. شاید برای اینکه دلم میخواست آن کامنتِ تهدیدآمیز در وبلاگِ درنا شبیه یک معمّای پلیسی باشد و به جاهای هیجانانگیزی برسد، ولی چون اینطور نمیشود و ناگهان، کامنتگذارِ بینام گم و گور میشود حالم گرفته شد. شاید هم شایدهای دیگری در میان است؟ شاید.
* کتاب را نشر افق چاپ کرده است، اردیبهشت ۱۳۹۲. قیمت ۷۰۰۰ تومان.
این مطلب از سایت چهار ستاره مانده به صبح نقل شده است.