نگاهي به مجموعهشعر «وقتش رسيده كمي پسته بشکنيم»
♦عباس تربن
احتمالاً خیلیها نمیدانند فرهاد حسنزاده که داستاننویس شناخته شدهای است، یکی از اولین کسانی است که در ایران برای نوجوانان مجموعهشعر طنز منتشر کرده است.
اما امسال انتشار کتاب «وقتش رسیده کمی پسته بشکنیم» که همهی شعرهایش در قالب سپید سروده شده، چهرهي تازهتري از حسنزاده در حوزهي شعر و شاعري به نوجوانها نشان ميدهد.
تعداد شاعرانی که به نیاز نوجوانان و علاقهي آنها به شعر سپید توجه کردهاند از انگشتان دو دست کمتر است. البته سالهاست که شعرهای نوجوانانهي اين شاعر در مطبوعات منتشر میشود. حالا با انتشار اين مجموعه بهتر ميتوان دربارهي كارهاي او قضاوت كرد.
«من سرخم
تو نارنجی
تفاوت زیاد نیست
مبادا
از من برَنجی!»
این اولین شعر اين کتاب است؛ شعری با نگاهي دوستانه و آشتیجویانه که نام «صلح» بر پيشاني خود دارد. حسنزاده با شعرهای مختلفش در این مجموعه ثابت کرده که نگاهی مهربان به دنیا دارد و به مخاطبانش هم پیشنهاد میدهد بهجای دعوا و پیشکشیدن اختلافها و کدورتها با گفتوگو، مشکلشان را حل کنند.
شعر «فراخوان» هم که اسم کتاب از آن گرفته شده، قصد انتقال همین مفهوم را دارد:
«درهای بسته
حرفی ندارند برای گفتن
وقتش رسیده
کمی پسته بشکنیم»
نگاه انسانی و دوستانه، که خطکشیدن روی رابطهها و زیادکردن فاصلهها را نميپسندد و ميخواهد آدمها را با هم آشتی بدهد و دوستیها را بیشتر کند، از نقاط قوت شعرهای حسنزاده است.
او نشان میدهد که در حوزهی اندیشه حرفهای تازهای برای نوجوانان و حتی بزرگسالان دارد. در زمانهای که ترانههای پرطرفدار به زدن و شکستن و بههم ریختن دعوت میکنند، حسنزاده از ساختن و ماندن و نگهداشتن سخن ميگويد:
«گاهی که مرا نمیبینی
گاهی که دیده نمیشوم
همینجایم؛
لای سطرهای
صفحههایِ
کتابهایِ
دیدهنشدهیِ
همین سالها.
چشم بگذار و گرگ شو
عاشق پیدا شدنم»
در شعرهای اين كتاب، رگههای درخشانی از کشفهای شاعرانه و تصویرهای بکر دیده میشود. به تصویر اثرگذار شعر «سرد و درد» نگاه کنید که سرما، خشونت و خشکی فضای بیمارستان را چه خوب منتقل
میکند:
«لولهکشی نور
در لامپهای مهتابی
چه سرد است
شبهای بیمارستان»
بعضی منتقدان و مخاطبان، كه به موسيقي و زبان بسيار اهميت ميدهند، ممكن است به اين شعرها در اين زمينه ايراد بگيرند. اما ميتوان در پاسخ به آنها اين پرسش را مطرح كرد:
مگر قرار است همهي شعرها اتفاق ويژهاي در زبان يا موسيقي داشته باشند؟ شعرهای حسنزاده از جنبههاي ديگر جذابیت و تمایز دارند و اثر انگشت او در اين شعرها ديده ميشود و اين كاري مهم و قابل توجه است.
در روزگاري كه شعرهايي براي نوجوانان گفته ميشود كه بهرغم بهرهگیری از آرايههاي ادبي، در مضمون و نگاه تازگي ندارند و بسيار شبيه هم هستند؛ حسنزاده با اين شعرها دري تازه به دنياي نوجوانها باز كرده است.
یکی دیگر از نقاط قوت اين كتاب، کشف و درک روحیات و فضاها و نیازهای نوجوانانه است؛ از شیطنت و شوخی گرفته تا زودرنجی، عصیان، دلگویههای عاشقانه، علاقه به بازی و… همهی اینها در کنار هم موفق میشود بهانههایی شاعرانه به دست نوجوانان بدهد تا در دنیایی که گاه رنگ ناامیدی به خود میگیرد همچنان پیش بروند، نفس بکشند و بهخاطر فردا هم که شده، امیدوار باقی بمانند.
وقتش رسیده کمی پسته بشکنیم
شاعر: فرهاد حسنزاده
تصویرگر: نرجسالسادات محمدی
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
قيمت: ۲۶۰۰ تومان
این یادداشت در نشریه دوچرخه اسفند 1394 منتشر شده است.