خبرهای خوب همیشه خوب هستند. وقتی ناشر سهمیه کتابهایت را به خانه میفرستد خوشحال میشوی که زحمتهای تو و تصویرگر کتاب و ناشر بینتیجه نبوده و بچهها کتاب را دوست…
ادامه مطلبخوب و صمیمانه. مثل خودشان. یک دورهمی ساده و دلپذیر بود. کتابفروشی نشر افق خیابان انقلاب، کنار سینما سپیده. مهدی حجوانی و آتوسا صالحی و هاشمینژادها (پدر و پسری) و…
ادامه مطلب♦عمهخانم و ماجراهای آبکی (مجموعه چندجلدی) (داستان کودک) ♦تصویرگر: نازنین جمشیدی ♦چاپ اول: ۱۳۹۷/ چاپ دوم ۱۳۹۷ ♦ناشر: کتابهای نردبان (انتشارات فنی) چطور باید یک ماشین را به حمام برد؟…
ادامه مطلب◊ فرهاد حسن زاده…
ادامه مطلبشنبه ای خاطرههای تلخ و شیرین همراه شوید با خودنویسم زیرا که با این جوهر خونین باید که شما را بنویسم… باید که شما را بنویسم حالا که میخواهم این…
ادامه مطلبآیدین فرنگی/ سايت شهر كتاب شیمپالو، شیمپالو، شیمپالو! امان از دست شیمپالو، شیمپالوها و اخلاق شیمپالوییشان! همهشان گردنکلفتاند و زبانندان و آدابنشناس! تا میخواهی نفس راحتی بکشی یا کاری را…
ادامه مطلبهشدار! این خاطرات که خیلی شخصی و بینهایت خصوصی است، خواهشمند است آن را نخوانید. این خاطرات که با خون دل نوشته شده هر کس آن را بخواند یا روز…
ادامه مطلبچه گل خوش بويي! سوراخ هاي دماغ آدم باز مي شود. گل را مي چرخانم و گلبرگهايش را نگاه مي كنم. چه گل خوش رنگي! زرد و صورتي، دوباره بويش…
ادامه مطلبشب توی خانه تنها نشسته بودم و به در و دیوار نگاه میکردم. تلویزیون که نداشتیم، رادیو هم قوه نداشت. خانه سرد بود و من تنبلیم میآمد بلند شوم بخاری…
ادامه مطلبواي كه چه مصيبتي! از خواب ناز پريدم و نصف خوشيهام را توي خواب جا گذاشتم؛ چون كه مدرسهام دير شده بود . «واي كه چه مصيبتي!»
ادامه مطلب