بار دیگر رمان «هستی» مورد توجه قرار گرفت و به خانهی نویسندهاش روشنی بخشید. این بار ۱۰۰۰ داور از نوجوانهای کتابخوان سراسر کشور و از اعضای فعال کتابخانههای عمومی کتاب هستی را برگزیدند. عصر روز ششم شهریور در مراسم اختتامیه جشنواره نشان هدهد سفید پنج کتاب در رشتههای مختلف برگزیده شدند که هستی یکی از آن برگزیدهها بود. نزدیک به ده سال است که از انتشار رمان هستی میگذرد. در بعضی جشنوارهها داوران هستی (در واقع اندیشهی هستی) را سرکوب کردند و از چرخه داوریها کنار گذاشتند و بعضی جاها برای خالی نبودن عریضه نیم نگاهی به این دخترک جسور و نجیب انداختند. حتی ناشرش (کانون) هم از توجه جامعه به این رمان، عقب مانده و میان ایدهآلهایش دست و پا میزند و با چاپ نکردن به موقع این کتاب به مخاطبانش بیاعتنایی میکند. یادم میآید که چند سال پیش باز هم هستی از دست نوجوانهای کتابخوان جایزه گرفت و جانم را شیرین کرد. این درست است که هر جشنوارهای چهارچوب و معیارهای خودش را دارد، اما نادیده گرفتن نگاه مخاطبان یعنی خود را بهخواب زدن. یعنی چشم بستن بر حقیقت روز و غرق شدن در پندارها و قضاوتها و گاهی سیاسی کاریها.
از لذتهای جشنواره هدهد سفید این بود که به دور از کلیشههای مرسوم مسولین پایین صحنه بودند و خالقان آثار از دست بچهها جایزهی خود را میگرفتند. از بچهها، این داوران صادق و مهربان متشکرم که به لذتشان و به درک و فهمشان امتیاز دادند. از فریدون عموزاده خلیلی که بانی این جشنواره بود و همیشه ذهن زیبایش سرشار از ایدههای خلاق و اجتماعی است ممنونم. از نهادهایی که بی چشمداشت سیاسی پشت صحنهی کتابها را میبینند ممنونم.