قطار جک لندن از راه رسید!

قطار جک لندن

قطار جک لندن از راه رسید!

قطار جک لندن از راه رسید! 562 824 فرهاد حسن‌زاده

بیست سال پیش وقتی چهل سالم بود، عزمم را جزم کردم برای نوشتنش و حالا که به پله‌ی شصت سالگی رسیده‌ام، به دنیا آمد. نشر افق کتاب را با دسته گل و جعبه‌ای شیرینی به خانه فرستاد، دستش درد نکند. وقتی کتاب را لمس کردم و وزن کردم و زیروبالایش را ورانداز کردم، وقتی چند صفحه‌اش را سرپایی خواندم، حس خاصی پیدا کردم. تمام آن جهانی که در ذهنم ساخته بودم، تمام آدم‌ها و تمام صحنه‌های داستان، همه‌ی طبیعت و همه‌ی درگیری‌های درونی و بیرونی آدم‌ها، همه‌ی مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و برگه‌هایی که طرح داستان را رقم می‌زد، تمام صفحه‌های دستنویس اولیه، تمام نشست و برخاست‌ها و تاریخ‌ها و جغرافیای داستان، خلق و خوی روانشناختی پنجاه شخصیتی که بازیگر رمان بودند و همه‌ی چیزهایی که هنوز نشانه‌هایش وجود دارند، خلاصه شده بود در کتابی چهارصد صفحه‌ای. چند لحظه احساس کردم چقدر این کتاب کوچک است برای آن قصه‌هایی که در پشتش نهان است و تازه، فقط بعضی‌هایشان آشکار شده. چقدر الکن است در برابر رویدادهای اجتماعی و سیاسی که بر ما گذشته و فرصت نکردیم ثبتشان کنیم. راستش دلم می‌خواست و قصدم این بود که «قطار جک‌لندن» چند جلدی بشود و زاویه‌های تاریک دوران معاصر را به تصویر بکشد. اما نشد. گاهی سکوت و گاهی صفحه‌های سپید بیشتر از ما با ما حرف می‌زنند و باید تن داد به سکوت مطلق و یا کلماتی که با جوهر سپید نوشته شده‌اند. (همانطور که چند صفحه‌ی این کتاب با جوهر سپید چاپ شده است.)
حالا… خرسندم که این قطار به ایستگاه رسیده، برای باری که بر زمین نهاده‌ام احساس سبکی می‌کنم و نفسی به راحتی می‌کشم. هرچند دیگر چهل ساله نیستم و به آن ایستگاه برنمی‌گردم، اما خرسندم قطار جک لندن از من کنده شده و دیگر مال من نیست.

قطار جک‌لندن (اطلاعات بیشتر)

متن پشت جلد:

گودرز گفت: «فرق چه می‌کنه؟ اول مرده‌خَری، بعد مرده‌خوری. ئی دوتا گاومیش اگه زنده بودن، هرکدوم پنجاه هزار تومن پولشون بود.» و روی پنجاه تاکید کرد.
نگاه سبزعلی گشت روی حاشیه‌ی گِلی بهمنشیر؛ روی گاومیش‌هایی که به خون و گل غلتیده بودند، روی آدم‌هایی که جمع شده بودند دور زایر خلف و قصاب و پسر زایر خلف. پرسید: «همی دوتا بودن؟»
ایازبزی گفت: «سه‌تا. یکیش تو شط بود و آب بردش.»
سبزعلی خلط به زمین انداخت: «تف به روزگار!»
شنتیا گفت: «روزگار خیلی قشنگه. حیف نیست تُفیش می‌کنی؟»

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید