چتری با پروانه‌های سفید

چتری با پروانه‌های سفید

چتری با پروانه‌های سفید

چتری با پروانه‌های سفید 400 479 فرهاد حسن‌زاده
چتری با پروانه‌های سفید

♦ چتری با پروانه‌های سفید

(داستان کودک)

♦ تصويرگر: غزاله بیگدلو

♦ چاپ اول: ۱۳۹۶/ دوم ۱۳۹۷ / سوم ۱۳۹۹/ چهارم ۱۴۰۰

♦ ناشر: فاطمی (کتاب‌های طوطی)

♣ دو ساعت مانده به تحویل سال نو و بچه‌ها هنوز کارهایشان تمام نشده. یکی در آرایشگاه مانده، یکی پشت در خیاطی مانده و دوتای دیگر سر چهارراه هنوز گل‌هایشان را نفروخته‌اند. اما جریان زندگی به گونه‌ای است که گره‌ها را باز خواهد کرد.

♣ به عقربه‌های ساعت نگاه کن!

دقیقاً دو ساعت دیگر سال نو می‌شود و آن پسر، اسمش چیست؟ اردلان. بله، اردلان هنوز توی آرایشگاه نشسته است. مادرش به آقای آرایشگر سفارش کرده که موهای او را زودتر کوتاه کند، ولی آرایشگر کار خودش را می‌کند. همه را راه می‌اندازد به جز اردلان که چشمش به عقربه‌های ساعت است و قلبش مثل ساعت کار می‌کند. فقط به جای تیک‌تاک، تاپ‌تاپ می‌کند.

♣ بعضی از اتفاق‌های همزمان بی‌آن‌که بخواهیم تبدیل به داستان می‌شوند. یعنی ذهن دنبال جور کردن داستانی است که آن را به قسمت یا حکمت یا نیروی خارق‌العاده‌ای نسبت بدهد. اسفند سال ۸۸ بود که داستانی نوشتم برای نشریه‌ی سه‌چرخه. از همان داستان‌هایی که هیچ‌چیزش از قبل معلوم نیست و نویسنده خودش را به دست جریان داستان می‌سپارد. وقتی چشم باز کردم دیدم داستانی سه اپیزودی نوشته‌ام که شخصیت‌هایش هر کدام داستان خود را دارند و بی انکه بخواهند یا بدانند بر داستان دیگری تاثیر می‌گذارند. اسم داستان این بود: «چتری با ستاره‌های سفید»

حالا بعد از تقریبا ده سال آن داستان تبدیل به کتاب شده. اسفندماه است و کتابی که از اسفند آمده در همین اسفند بوی مرکب چاپخانه را لای ورق‌های خود پیچیده. جالب‌تر اینجاست که اتفاق‌های داستان مربوط به آخرین ساعت‌های اسفند است و دغدغه‌های این ایام. گویی زمان برای آدم‌بزرگ‌ها به تندی در گذر است و برای بچه‌ها متوقف شده تا گره از کار هم باز کنند.

از آنجایی که این داستان برایم به مثابه یک فیلم بود، دلم می‌خواست نوع تصویرگری‌اش با کادربندی و جزییات سینمایی باشد، ولی لزوماً سینما نباشد. حتی عکاسی صرف از زندگی نباشد. ناشر (انتشارات فاطمی) خیلی با این ایده همراهی کرد. چند تصویرگر اتود زدند و در نهایت خانم غزاله بیگدلو را پیشنهاد کردم که خوشبختانه همان بود که باید می‌بود. حتی فراتر از آن. زیرا او فقط مجری و مطیع اوامر سفارش دهنده نبود. بلکه خودش هم ایده‌های خلاقانه‌ای برای بهتر شدن کتاب داشت. به خاطر همین ایده‌ها و هماهنگی‌ها بود که نام کتاب شد: «چتری با پروانه‌های سفید».

 

نوشته‌ی پشت جلد کتاب

در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود. گاهی گره من به دست تو باز می‌شود. گره تو به دست یکی دیگر. و گره یک نفر دیگر به دست من. ولی خوب می‌دانم در زندگی هیچ گره‌ای نیست که باز نشود.

تماشای ویدئوی معرفی کتاب چتری با پروانه‌های سفید:

برگزیده شورای کتاب کودک
برای متن
۱۳۹۷

برگزیده شورای کتاب کودک
برای تصویرگری غزاله بیگدلو
۱۳۹۷

دیپلم افتخار تصویرگری و گرافیک
از سومین دوسالانه هنر طراحی کتاب «نشان شیرازه»
۱۳۹۸

کتاب راه یافته به کاتالوگ تصویرگری بلونیا (ایتالیا)

An Umberella Whit Butterflies

نسخه انگلیسی کتاب چتری با پروانه‌های سفید

چتری با پروانه‌های سفید در کشور کره منتشر شد

در سال ۲۰۲۱ چتری با پروانه‌های سفید به زبان کره‌ای ترجمه شد.

چتری با پروانه های سفید- اسپانیا

چتری با پروانه‌های سفید در سال ۲۰۲۰ به زبان اسپانیولی ترجمه شد.

3 دیدگاه
  • arezou_shataheri 1400-01-05 در 12:02

    چرا «چتری با پروانه‌های سفید» کتاب خوبی است؟
    آسان نیست این‌قدر موجز چند داستان را در هم بتَنی، اما با ترفندهای داستانیِ حسن‌زاده ممکن است. فرهاد حسن‌زاده گرهِ داستانی هر خُرده‌روایت را با خُرده‌روایت بعدی باز می‌کند: خطوط عملِ هر شخصیت را با نوک قلمش می‌پیچد، حلقه می‌کند و از حلقه‌ی شخصیت بعدی رد می‌کند و در هم می‌بافدشان؛ به همین سادگی، یکی از زیر، دوتا از رو.
    بعد، در جایگاه نویسنده، جلوتر نمی‌رود و کار را می‌سپارد به تصویرگرِ کاربلد. پروانه‌های زردی که هیچ اسمی در متن ندارند را می‌کند رشته و گره‌های داستانی را به بند می‌کشد.
    پروانه‌ها که شاید نماد خدا، بخت، مهربانی، درک دیگری و… هستند، انگار از روی چتر مریم بال می‌گیرند. جای خالی‌شان نقشی بر چتر بر جا می‌گذارد: نقشِ پروانه‌های سفید؛ وگرنه چتر در آغاز تماماً زرد بوده.
    پروانه‌ها در شهر بال می‌گیرند تا گره‌ها را پیدا کنند و آدم‌ها را به هم وصل کنند، تا بعد آدم‌ها هم گره‌‌های زندگیِ هم‌دیگر را باز کنند.
    این‌ها را فرهاد حسن‌زاده نمی‌نویسد؛ این قصه‌ی تصویرهاست. کشیده شده‌اند تا من کشف کنم و لایه‌ی زیرین کار را بسازم. یکی‌از رو، دو تا از زیر.
    حسن‌زاده فقط آدم‌ها را در موقعیت‌هاشان توصیف می‌کند، چنان ظریف که من بخوانم و قصه‌شان را بسازم. شیرین‌خانم و عکس پسرش بر روی میزِ کارش قصه‌ای دارند که همان قصه‌ی آقای پرویزی است. علی و مریم قصه‌ای دارند که با فروش گل‌ها به شیرین‌خانم، ختمِ‌به‌خیر می‌شود. آتوسا قصه‌ای دارد که با سوت علی تمام می‌شود. اردلان قصه‌ای دارد که با پیام بردنِ آتوسا از شیرین‌خانم به آقای پرویزی، به‌شادی تمام می‌شود.
    قصه‌های این کتاب همین‌جا تمام نمی‌شوند.
    سه قابِ تصویر پایانیِ کتاب خطوط نا‌نوشته‌ای هستند که پایان هر قصه را تعریف می‌کنند. نویسنده زیاده‌گویی نمی‌کند، چون درک درستی از کتاب تصویری دارد و می‌داند که تصویرگر کار خودش را درست انجام خواهد داد.
    هرچند می‌شود باز هم قصه‌هایی بافت: اگر به‌قول آتوسا، شیرین‌خانم یک‌عالمه گل خریده‌باشد، پس باید گل‌های مریم را خریده‌باشد، چون مریم نتوانسته‌بود گل‌هایش را سر چهارراه بفروشد. از گل‌های علی تقریباً چیزی نمانده‌بود، دسته‌گلی کوچک، تقریباً همان اندازه که حالا در دست آتوسا هست. پس این قصه ادامه دارد. هنوز حلقه‌ها به‌دنبال هم هستند. اول بهار هم که هست و توپ را می‌خواهند بترکانند. مبارک باشد!

  • hadi_barkhordar 1397-11-20 در 23:51

    همیشه به خودم می گفتم در حوزه کودک و نوجوان نویسنده های ایرانی در مقایسه با نویسندگان معروف دنیا قلم توانمندی ندارند اما وقتی این کتاب رو خوندم نظرم کامل عوض شد. ممنون از استاد حسن زاده که توان قلم ایرانی را به رخ دنیا کشاند. به نظر من این کتاب فوق العاده است.???

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید