نقد و بررسی «خاطرات خون‌آشام عاشق» و … از منظر برنامۀ فلسفه برای کودکان

خاطرات خوناشام عاشق

نقد و بررسی «خاطرات خون‌آشام عاشق» و … از منظر برنامۀ فلسفه برای کودکان

نقد و بررسی «خاطرات خون‌آشام عاشق» و … از منظر برنامۀ فلسفه برای کودکان 200 289 فرهاد حسن‌زاده

♦مریم عفتی کلاته

مریم عفتی کلاته در مقاله‌ای مفصل به نقد و بررسی دو کتاب از منظر برنامه‌ی فلسفه برای کودکان پرداخته. یک کتاب ترجمه و یک کتاب تالیفی. کتاب ترجمه‌اش «جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد» است و تالیفش کتاب«خاطرات خون‌آشام عاشق» در این پژوهش با توجه به نظر «لیپمن» داستان‌ها از سه منظر بسندگی ادبی، بسندگی روان‌شناسانه و بسندگی فکری مورد تحلیل قرارگرفته‌اند.

از آن جایی که لیپمن بسندگی روان‌شناسانه را در تناسب سنی و بازخورد و واکنشی که کودکان نسبت به موضوعات مطرح شده در داستان از خود بروز می‌دهند می‌داند، برای سنجش آن از روش میدانی استفاده شده است. بدین صورت که برای هر داستان باتوجه به گروه سنیی که در شناسه کتاب درج شده است دو کلاس دختر و پسر به شیوۀ تصادفی انتخاب شدند، هر داستان طیپنججلسه مورد خوانش، نقدوبررسی کودکان قرارگرفت. در ادامه می‌توانید این مقاله را بخوانید. 

نقد و بررسی دو داستان«جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد» و «خاطرات خون‌آشامعاشق» از منظر برنامۀ فلسفه برای کودکان

♦مریم عفتی کلاته دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم وتربیت[1]

♠این مقاله در فصلنامه فلسفه و کودک چاپ شدهاست

چکیده

   در پژوهش حاضر با توجه به رویکرد برنامۀ فلسفه برای کودکان به داستان، با استفاده ازنظر لیپمندربارۀ لزوم برخورداری داستان‌های متناسب برای کاوش فلسفی از سه شرط بسندگی ادبی، بسندگی روان شناسانه و بسندگی فکریدو داستان طنز جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد و خاطرات خون آشام عاشق به لحاظ برخورداری از کفایت ادبی، کفایتروان شناسانهو کفایت فکری تحلیل و بررسی شده است. در تحلیل کفایت ادبی به بررسی ساختاری متن پرداخته شده و در بررسی کفایتروان شناسانهبه روش میدانی داستان‌ها مورد خوانش و نقد و تحلیل کودکان قرارگرفته است و کفایت فکری داستان‌ها با مؤلفه‌های تفکر فلسفی فیلپ کم سنجیده شده است. این تحلیل نشان داد که هر دو داستان از کفایت ادبی، کفایتروان شناسانۀلازم برخوردارند اما از کفایت فکری مناسبی برخوردار نیستندبه ویژه در زمینۀ مهارت‌های تعاملی که در میان سایر مهارت‌ها درصد بسیار پایینی را به خود اختصاص داده است.

کلید واژه : مؤلفه های تفکر فلسفی – بسندگی ادبی- بسندگی روان شناسانه – بسندگی فکری

1. مقدمه

مهمترین وجه تمایز بشر از دیگر مخلوقات در قدرت و شیوۀ تفکر او است. تربیت انسان‌های هوشیار و آگاه همیشه از دغدغه‌های جوامع گوناگون بشری بوده است. تفکر توانایی است ویژه انسان و براساس نظر متخصصان قابلیت آموزش دارد. فیشر تفکر را شامل هر نوع فعالیت ذهنی می‌داند که به تدوین یا حل مسئله، تصمیم گیری، یا فهم مطلب کمک می کند(فیشر،[2]27:1386). در سال‌های اخیر از آنجایی که آهنگ تحولات اجتماع شتاب گرفته و سرعت تغییرات جامعه چنان بالا رفته است که دیگر نمی‌توان تعیین کرد سواد واقعی مورد نیاز آیندگان (کودکان برای آینده) تا چه حد است و مهارت‌های مفید لازم برای نسل آینده کدام‌ها هستند، نیاز به پرورش تفکر در کودکان بیش از پیش احساس می‌شود. کودکان امروز برای رویارویی با جهان غیرقابل پیش‌بینی و آمادگی در برابر مسائل پیچیدۀ جامعۀ آینده می‌بایستی اندیشه‌ای تیزبین و نقاد، نوآور و خلاق و عملکردی مسئولانه و همدلانه داشته باشند، یعنی باید دارای تفکر فلسفی باشند. همان تفکری که برنامۀ فلسفه برای کودکان درپی ایجاد آن در کودکان است.

  ماتیو لیپمن[3]در سال 1996 برنامه فلسفه برای کودکان را با هدف اصلی آموزش مهارت تفکر به کودکان ابداع کرد. او با مشاهده ضعف تفکر در دانشجویان به این نتیجه رسید که عادت به تفکر و آموزش آن باید از کودکی و مدرسه آغاز شود. پس با کمک همکارانش در دانشگاه مونت کلیرایالت نیوجرسی[4]آمریکا یک برنامۀ آموزشی جامع ویژه کودکان 4تا18 ساله یعنی کل دوران مدرسه طراحی کرد (قائدی، 88:1388). هم اکنون برنامۀ فلسفه برای کودکان مورد توجه و اقبال دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گرفته به یک جنبش پر نفوذ جهانی بدل شده است.

     این برنامه بدون اینکه بخواهد از کودکان فیلسوف بسازد با تأکید بر ایده‌های فلسفی از طریق گفتگو و مناظره به تقویت تفکر کودک می‌پردازد. برنامه‌ای منظم و پیشبردی که با درنظر گرفتن علائق کودکان و موضوعاتی که آنها را برمی‌انگیزد، موجب تحریک حس کنجکاوی و حیرت آنان می‌شود و باهدف برانگیختن تفکر متعالی از طریق کندوکاو مشترک طراحی شده است (رشتچی،24:1389). تفکری که از عناصر تحلیلی با مشخصۀ تفکر نقاد و ابتکارات کلی عقلانی در ارتباط با تفکر خلاق و به کارگیری و رعایت مسائلی چون کندوکاو مشترک، تأثیر متقابل دیدگاه های متفاوت و احساس همدلی که از مشخصه های تفکر تفکر مسئولانه(مراقبتی) است شکل گرفته است.

     لیپمن، شارپ[5]و فیلیپ کم[6]که از پیشگامان آموزش فلسفه به کودکان در معنای فلسفیدن هستند معتقدند ادبیات کودک ابزاری برای آموزش فلسفه به کودکان است و آن را محرکی مؤثر برای کاوش فلسفی و داستان‌ها را محرکی قوی برای برانگیختن احساسات، علایق و اندیشه‌های کودک می‌دانند. لیپمن با نوشتن داستان‌های فلسفی چون «پیکسی[7]، لیزا[8]و هری استو تلمیر[9]» سعی کرد در قالب داستان، رفتارهای مختلف کودکان را نشان دهد و در قبال این رفتارها، ذهن کودکان را به پرسش و تفکر برای یافتن پاسخ وا دارد (رشتچی،27:1389). ابزار اصلی آموزش تفکر در برنامه‌ی فلسفه برای کودکان داستان است با هر زبان که سخن بگوییم و در هر نقطه از دنیا که باشیم پایه اصلی تفکر و ارتباط داستان است، داستان می‌تواند دنیایی خیالی را برای کاوش و بررسی فکری بیافریند، داستان برانگیزاننده‌ی قدرت اندیشیدن و خیال پردازی در کودک است. «خواندن داستان در یک اجتماع پژوهشی عملی فلسفی است و کوشش در درک داستان تأویل آن کوشش در درک جهان و تأویل آن است.»(خسرونژاد،1384 :30)

     نظرات متعدد و متفاوتی از سوی صاحب نظران و فعالان برنامه فلسفه برای کودکان در مورد داستان‌های فلسفی متناسب با اهداف این برنامه مطرح شده است: لیپمن سه شرط بسندگی ادبی، بسندگی روان شناسانه و بسندگی فکری را در مناسب بودن متن (داستان) برای کاوش فلسفی لازم می داند. درمورد بسندگی ادبی نظر لیپمن این است که کیفیت ادبی متن قابل قبول باشد، او بسندگی روان شناسانه را در تناسب سنی داستان می‌بیند و بسندگی فکری را به ماهیت بحث برانگیز متن مربوط می‌داند.(فیشر،155:1386-156).کم نیز به تدوین مولفه‌ها و مهارت‌های فلسفی پرداخته که از راه ادبیات داستانی پرورش می‌یابند، او سه مهارت همراه با مؤلفه‌هایش برای تفکر فلسفی برمی شمارد:

1 -مهارت های کاوش گری

2-مهارت های مفهومی و استدلالی

3-مهارت های تعاملی

     متیوز[10]از دیگر نظریه پردازان برنامه‌ی فلسفه برای کودکان باتوجه به توانایی فلسفیدن و تخیل درکودکان، گونه‌ای از داستان‌ها را با عنوان «تفننی– فلسفی» یا «ماجرایی-فکری » مطرح می‌کند (خسرونژاد،333:13877). این دیدگاه به نقش داستان در پرورش تفکر فلسفی اهمیت بیشتری می‌دهد. از سوی دیگر خسرونژاد که از فعالان و نظریه پردازان ادبیات کودک و برنامه‌ی فلسفه برای کودکان در ایران است هر اثر ادبی در ادبیات کودک را فلسفی می‌داند چون از ویژگی تمرکرزدایی برخوردار است. او معتقد است اندیشه فلسفی گونه‌ای از اندیشه است که دربرگیرنده سه ویژگی جامعیت، ژرفا و انعطاف پذیری است که هرسه این ویژگی‌ها برخاسته از توانایی ذهنی تمرکززدایی‌اند (خسرونژاد،20:1390).

  با توجه به اهمیت آموزش تفکر به کودکان، تأثیر برنامۀ فلسفه برای کودکان در رشد تفکر و نقش کلیدی داستان در این برنامه لازم است داستان‌ها از منظر برخورداری از مؤلفه‌های تفکر فلسفی مورد بررسی قرار گیرند تا از این رهگذر ضمن شناسایی داستان‌های مناسب مواد آموزشی درخوری برای اجرای برنامه‌ی فلسفه برای کودکان فراهم آید. براین اساس در این پژوهش نگارنده بر آن است ضمننقد و بررسی دو داستان طنزجودی انجمن مخفی تشکیل می دهدو خاطرات یکخون آشام عاشقمؤلفه‌های تفکر فلسفی آن دو را نیز شناسایی نماید.

2. پرسش پژوهش

1-           داستان جودی انجمن مخفی تشکیل می دهد به چه میزان از مؤلفه های تفکر فلسفی برخوردار است؟

2-           داستان خون آشام عاشق به چه میزان از مؤلفه های تفکرفلسفی برخوردار است؟

3-     این دو داستان تا چه حد از این قابلیت برخوردارند که به عنوان محتوای آموزشی در یک کاوش فلسفی به کار   گرفته شود.    

                                        

3.روش پژوهش

     3   – 1 .طرح پژوهش وروش انجام آن

     در این پژوهش با توجه به نظر لیپمن داستان‌ها از سهمنظر بسندگی ادبی، بسندگی روان شناسانه و بسندگی فکری مورد تحلیل قرارگرفته‌اند و چون با سه مقولۀ متفاوت روبه‌رو هستیم بدین علت برای بررسی هرکدام از آنها شیوه‌ای خاص در پیش گرفته شده است.

الف – کفایت ادبی، برای سنجش آن از روش تحلیل ساختاری متن بهره گرفته شده است.

ب – کفایت روان شناسانه، از آن جایی که لیپمن بسندگی روان شناسانهرا در تناسب سنی و بازخورد و واکنشی که کودکان نسبت به موضوعات مطرح شده در داستان از خود بروز می‌دهند، می‌داند برای سنجش آن از روش میدانی استفاده شده بدین صورت که برای هر داستان باتوجه به گروه سنیی که در شناسه کتاب درج شده است دو کلاس دختر و پسر به شیوۀ تصادفی انتخاب شدند، هر داستان طیپنججلسه مورد خوانش، نقدوبررسی کودکان قرارگرفت.

ج – کفایت فکری، داستان‌ها به روش تحلیل محتوا بر اساس مؤلفه‌های تفکر فلسفی«فیلیپ کم»سنجیده شده است وشامل موارد زیر است:

1- مهارت‌های کاوش‌گری (کندوکاو پذیری) که مولفه‌هایی چون:پرسش‌های کلی و باز، دلیل و شاهد، تصحیح خود، تمرکز بر مساله‌ی اصلی، پایان بندی باز، بررسی جایگزین‌ها وجود شخصیت‌های کودکدر آن مطرح است.

2- مهارت‌های مفهومی و استدلالی که مولفه‌هایی چون:بیان معناها، بیان مضامین و مفاهیم فلسفی، مقایسه‌های مناسب، قضاوت‌های سنجیده، سوالات سودمند، تمایز سودمند و استنتاج‌های مرتبطدارد.

3-مهارت‌های تعاملی که مولفه‌های آن عبارتند از:شرکت در بحث، احترام به دیگران، گفتگوهای چالش برانگیز، پذیرش انتقادهای دیگران، گوش دادن به دیگران، بررسی اختلاف‌ها و کمک به یکدیگر(کم،1389) می‌باشد.

3- 2. نمونه و جامعه‌ی آماری پژوهش

     باتوجه به روشی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد جهت نمونه و جامعه آماری به دوشکل متفاوت انتخاب گردیده است.

3-2-1.در بررسی کفایت(بسندگی) ادبی و فکری دو «داستان جودی انجمن مخفی تشکیل می دهدوخون آشام عاشق» مورد تحلیل قرار می‌گیرند.

1-           جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد اولین کتاب از مجموعه «جودی دمدمی» اثر مگان مک دونالد[11]است، که توسط پیتررینولدز[12]تصویرگری شده و محبوبه نجف‌خانی آن را ترجمه کرده است. این کتاب به همت نشر افق درسال 1391به چاپ رسیده است. جودی انجمن مخفی تشکیل می دهدبیان ماجراهایی است که برای یک دختر کلاس سومی به نام جودی در حین انجام یک تکلیف کلاسی تحت عنوان«کلاژمن» برای معرفی و شناسایی بهتر خود به کلاس پیش می آید           . …

2-           کتاب خاطرات یک خون آشام عاشق،داستانی است به قلم فرهاد حسن‌زاده که توسط نشر چرخ‌فلک درسال 1392در شصت و یک صفحه به چاپ رسیده است.داستان در مورد یک پشه است که در پی کشته شدن نامزدشجیگوری، توسط آبمیوه فروش تصمیم می‌گیرد خون‌آشام شود و انتقام او را از مرد آب میوه فروش بگیرد….

3-2-2.در بررسی کفایت روان‌شناسانه جامعه آماری این پژوهش برای داستان (جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد) براساس شناسۀ کتاب گروه سنی «ج » کلیۀ کلاس‌های پایۀ چهارم مقطع ابتدایی و برای داستان (خون آشام عاشق) براساس «نظر دو مربی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شش معلم، دو تن ازکارشناسان پژوهش هنر و دوتن از اساتید ادبیات» کلیۀ کلاس‌های پایۀ ششم مقطع ابتدایی شهر بجنورد را شامل می‌شود که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. نمونۀ پژوهش شامل98 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی است، پایۀ چهارم(48نفر) و ششم (50نفر) که با روش خوشه‌ای چند مرحله‌ایی ابتدا از چهار منطقه ی شمال، جنوب، شرق و غرب شهر بجنورد منطقه‌ی شرق به صورت تصادفی انتخاب شده، سپس مدارس دخترانه و پسرانه از هم جدا شده و به شکل تصادفی از هر گروه یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه انتخاب شدند از هر مدرسه یک کلاس چهارم و یک کلاس ششم ابتدایی برگزیده شدند.

   4. ارائه وتحلیل یافته ها

4- 1. کفایت (بسندگی)ادبی:به منظور پاسخ‌گویی به پرسش‌های پژوهش ابتدا کفایت ادبی داستان‌های مورد نظر به شیوه‌ی تحلیل ساختاری بررسی شده‌اند.

4 1- 1. تحلیل ساختاری داستان جودی انجمن مخفی تشکیل می دهد:

علائم نگارشی و دستوری

       در ادبیات کودک باید زبان خالی از پیچیدگی‌ها و تکلف‌های ادیبانه باشد، واژه‌ها ساده و قابل فهم، جملات کوتاه و صریح باشد. رحماندوست ویژگی زبان ساده را فهم راحت آن می‌داند، به نحوی که خواننده به جای توقف بر جملات و عبارات، معنی و حس نوشته را پی گیرد. (رحماندوست، 1369: 22)پاراگراف‌بندی، جمله‌بندی، نقل قول‌ها، علائم نگارشی و کلمات واضح و روشن حاکی از کاربرد درست علائم نگارشی است. جودی دمدمی گفت: «اِ … پس من کوسه خوردم!» (مک دونالد :1391 ، 25 ).زبان و لحن داستان ساده، روان و به دور از پیچیدگی استهمین‌طوراندازه و درشتی کلمات، فاصله بین حروف و خطوط و رنگ سیاه آن، مناسب است، سفیدخوانی کتاب رعایت شده و چشم مخاطب را آزار نمی‌دهدبه گونه‌ای که کودک به راحتی با آن رابطه برقرار می‌کند و با ابهام خاصی روبه‌رو نمی‌شود.به جز کاربرد چند کلمه که به اندازه کافی واضح نیستند « غررر، کلاژ، پیتزا پنیر بزرگ رافائله و چین و ژاپن» این کلمات واضح نیستند در داستان هم توضیحی برای واضح‌تر کردن آنها نیست (این کلمات توسط 48 نفر از دانش آموزانی که داستان برای آنها خوانده شده انتخاب گردیده است).

طرح داستان(PILot)

«طرح در اصطلاح شناسی داستان، به چگونگی آرایشی گفته می‌شود که نویسنده به رویدادهای داستان می‌بخشد تا به نتیجه‌ای که دلخواه اوست دست یابد. هر طرح زنجیره‌ای از رویدادهای به هم پیوسته است که در کشاکش نیروهای مخالف به اوج و به نتیجه می‌رسد»(ایرانی، 1364: 164).طرح داستان از گونه‌های نو است، یعنی اتفاقاتی که برای شخصیت های داستان رخ می دهد در زمان حال است و منعکس کننده ی پیچیدگی ها و واقعیت ها جهان معاصر و زندگی امروزی است(محمدی ، 1378 : 125).در واقع داستان از دوازده داستان کوتاه‌تر تشکیل شده است که همگی به حوادث خاصی از زندگی جودی می‌پردازد که در زمانی مشخص (یک ماه) روی می‌دهد و زنجیروار درپی هم می‌آید و با تکمیل «کلاژ» به پیش می‌رود و به هم مربوط می‌شود. کنش‌ها و نشانه‌هایی که در داستان به کار رفته این طرح را منطقی و باورپذیر می‌کند. داستان بر محور فرایند پاسخ به هر یک از مواردی که برای تکمیل کردن کلاژ خواسته شده است گسترش می‌یابد، این پاسخگویی و حل مشکل شخصیت اصلی داستان را مرتب با تعادل و عدم تعادل مواجه می‌کند.

پیرنگ

     پیرنگ داستان بسته است، داستان با کامل شدن «کلاژ من» و پذیرش عضویت فرانک در انجمن مخفی تمام می‌شود، اما فرایند پاسخ گویی- جودی- شخصیت اصلی در طول داستان به مسائلی که با آن روبه‌رو است به گونه‌ای است که مخاطب (کودک) را با آن درگیر می‌کند، به نحوی که خود نیز در جستجوی رسیدن به پاسخ درست برمی‌آید. پاسخ‌هایجودیاغلب غافلگیرکننده است و کنش‌ها بر اساس روابط علی و معلولی و طبیعت از اصل علیت به خوبی در پیوند با یکدیگر و در کنار هم قرار گرفته‌اند، جودی گفت: «پس برای این که بفهمیم این شهاب سنگ است یا نه… قلوه سنگ بزرگی پیدا کرد و با آن روی سنگ استنیک کوبید… » (مک دونالد،1391 :52) که این قدرت تخیل و تفکر کودک را تحریک و تقویت می کند و به نوعی پایان بندی مرسوم داستان- پیرنگ بسته – را جبران می کند.

روایت داستان (زاویۀدید)

نگاهی است که رخدادها و حوادث داستان را توصیف می‌کند که گزینش هر یک از انواع این دیدگاه‌ها (اول شخص، من و سوم شخص، دانای کل) منجر به انتخاب واژگان متفاوت و دگرگونی بنیادی در داستان می‌شود (نورتون،120:1382). روایت داستان از زبان نویسنده و سوم شخص است،راوی دانای کل است که این زاویۀ دید شیوه‌ای رایج در روایت داستان کودکان است.

نام داستان

اسم داستان به نوعی مبهم است، کلمه (مخفی) با نوعی راز و رمز همراه است که کودک را به خواندن داستان تشویق

می‌کند. به نقل از دانش آموزان «تشکیل یک انجمن توسط یک کودک آن هم مخفی عجیب است. داستانی که همچین نامی دارد باید پر از ماجراهای جالب و عجیب و غریب باشد».

کنش

کنشو نشانه از عناصر بنیادی ساختارهای ادبی داستان هستند، کنش زنجیره‌ای از کردارهای شخصیتی و غیرشخصیتیاست که داستان را از حالت پایدار نخستین به حالت پایدار فرجامین می‌رساند (محمدی،133:1378).بیشترین کنش‌های داستان شخصیتی هستند (جودی، استینک؛ راکی، فرانک، تاد، آرواره، قورباغه و…) کنش اصلی داستان درست کردن «کلاژمن» است که بقیۀ کنش‌های داستان بر مبنای یک زمان خطی و با پیروی از اصل علیت زنجیروار در کنار هم قرار می‌گیرند و داستان را به پیش می‌برند. در بعضی از مقاطع داستان شخصیت اصلی داستان (جودی) با خود در کشمکش است. که این کشمکش‌ها نیز کنش‌هایی در پی دارد مثل کشمکش جودی با خود در پاسخگویی به آقای تاد در زمان هجی کردن یا سعی در نرفتن به جشن تولد فرانک که کنش‌هایی را در پی داشت. کنش‌های کلامی و غیرکلامی هر دو به خوبی با پیروی از اصل علیت به کار رفته‌اند. استینک گفت: «چه جالب، تنش لیز نیست.»کنش کلامی(مک دونالد،96:1391)، «دور تا دور آن مثلث بزرگ ارغوانی، خط سیاهی کشید.»کنش غیر کلامی(همان :147).

نشانه

   توصیف یا نشانه ازعناصر مهم ساختارهای ادبی داستان است، اگر حرکت‌های ساختار را کنش برعهده دارد، نقش نشانه ها به‌طور اساسی توصیف این حرکت‌هاست و اهمیت نشانه را دو کارکرد آنها می‌داند: الف- اطلاع رسانی دربارۀ موقعیت کنش‌های داستانی، ب- عاطفی کردن زبانداستان (محمدی، 1378: 156).نشانه‌های زمانی و مکانی به مخاطب کمک می‌کند تا به تصویر درستی از داستان دست یابد. داستان با یک نشانه زمانی «پایان فصل تابستان» شروع می شود. این نشانه‌ها گاهی از اهمیت بالایی برخوردار می‌شود مثل زمان یک ماهه‌ای که آقای تاد به شاگردان می‌دهد، زمان سه هفته‌ایی که تا تولد فرانک مانده، سعی در هدر دادن زمان و دیر رفتن به جشن تولد فرانک توسط جودی و یا زمانی که استینک به موزه می رود و جودی هم‌زمان باید به گردهمایی بهداشت دهان و دندان می رفت. نشانه‌های مکانی به کار رفته نیز در ارائه یک تصویر روشن از داستان مؤثرند چون توصیف فضای خانه و کلاس، مغازه پشم و پنجه، اتاق فرانک … . نشانه‌های جنسی نیز در داستان به شکل مؤثری به کار رفته است چون وجود بابا و مامان، برادر کوچولو، پسرهای حاضر در جشن تولد. «سندی پسربود. آدریان هم همین طور. فرانک… دخترهای همسایه‌ی بغلی همگی پسربودند»(مک دونالد ، 1391 :105).

شخصیت

   یک داستان باورپذیر و لذت‌بخش به شخصیت‌های محوری نیاز دارد که زنده باشند و در جریان داستان تحول یابند (نورتون ،110:1382). شخصیت اصلی داستان جودی یک دختر بچه‌ی کلاس سومی است که حوادث داستان حول محور این شخصیت رخ می‌دهد. سایر شخصیت‌های فرعی داستان استینک و برادر جودی، بابا، مامان، آقای تاد، راکی و فرانک هستند. حوادث داستان به گونه‌ای رقم خورده است که شخصیت‌های کودک داستان به خوبی شخصیت پردازی شده و باورپذیر و قابل درک برای مخاطب کودک است به گونه ای که کودک با آن همزاد پنداری می کند. شخصیت‌های داستان ترکیبی از پویا و ایستا هستند. شخصیت اصلی داستان پویا است و تغییر آن مشهود است. از یک کودک بی حوصله اول داستان به یک کودک خلاق و فعال تبدیل می شود. البته پویایی سایر شخصیت‌ها به این شدت پررنگ نیست. مثلاً شخصیت بابا و مامان از ابتدا تا انتهای داستان به یک شکل و در یک نقش ایستا و بدون تحول است.

(دیالوگ) گفت‌وگو

   گفتگو به معنای مکالمه و صحبت کردن با هم و مبادله‌ی افکار و عقاید است و در داستان منظوم، داستان، نمایشنامه و… به کار می‌رود. به عبارت دیگر صحبتی است که در میان شخصیت‌ها به طور گسترده‌تر، آزادانه در ذهن شخصیت واحدی در هر اثر ادبی صورت می‌گیرد و پیرنگ را گسترش می‌دهد، درون‌مایه را به نمایش می‌گذارد و شخصیت‌ها را معرفی می‌کند (میر صادقی، 1388: 231). گفتگوها در داستان‌های کودکان از اهمیت فوق العاده‌ای به ویژه در داستان های امروزی برخوردارند. این داستان نیز به خوبی از این عامل بهره گرفته است. لحن محاوره‌ای، کاربرد کلمات و عبارات خاص کودکان این گفتگوها را طبیعی و صمیمانه کرده است و آن را با زندگی روزمره مکالمه‌ها و محاوره‌های کودکان پیوند داده است. (جودی با ناله گفت: کله‌اش روی آبله مرغان گیر کرده!» (مک دونالد،81:1391)، (جودی به مامان و بابا گفت: «انگار مُخَم پنچر کرده،… (همان: 115) ابروهای مثل کرمت (همان :95)و… این اصطلاحات که به وفور در داستان به چشم می‌خورد دنیای داستان را به دنیای کودکان نزدیک کرده است.

موضوع(Subject)

موضوع، بذر اولیه‌ای است که در ذهن نویسنده است و کل فضای داستان را دربرمی‌گیرد و نویسنده بدون جهت‌گیری فکری در مورد آن موضوع یا مساله‌ی خاص، داستانیمی‌نویسد (محمدی:198،1378).موضوع داستان دغدغه‌ها، مسائل و مشکلاتی است که یک کودک در آغاز راه اجتماعی شدن و سال‌های آغازین مدرسه با آن مواجه است و پرداختن به این موضوعباعث تعدد و تنوع در محتوای داستان شده است. این داستان به مسائلی تعلیمی و تربیتی، روابط اجتماعی کودک با بزرگسال و همسالان و ویژگی های روان‌شناسانه‌ی یک کودک پرداخته است. اما به طور کل بخش اجتماعی و روابط اجتماعی کودک بر سایر موضوعات مطرح شده در داستان می‌چربد.

درون مایه(Theme)

       نورتون می گوید: «درون مایۀ هر داستان اندیشۀ نهفته‌ای است که پیرنگ، شخصیت ها و صحنه پردازی را به هم پیوند می‌زند و به کلیتی معنادار تبدیل می‌کند» (نورتون:116،13822). درون مایۀ داستان اجتماعی است، چرا که همۀ حوادث و رخ دادهای داستان در اجتماع خانواده، مدرسه و جامعه (خیابان و مغازه، راه خانه تا مدرسه) روی می‌دهد و به مسائل و مشکلات یک کودک در این اجتماع به ویژه «مدرسه» می پردازد. این دانش آموز بودن شخصیت اصلی و سایر شخصیت های مؤثر داستان و محتوا و درون مایۀ داستان را با مسائل تربیتی گره زده است.

نوع ادبی

   طنز است، طنزی اجتماعی. «آن روز قرار بود استینک برادر بوگندوی – شهاب – خاک فروشش… برای دیدن موزه به پایتخت برود!… آن وقت این خانم خانم ها مجبور بودند توی خانه بماند» (مک دونالد، 1391 :115) ، «زنگ دیکته، جودی نوشت: نالید، درحالی که آقای تاد گفته بود: مالید» (همان، 1222) و «استینک داد زد: هورا من عضوانجمن جیش قورباغه هستم» (همان ،98).

تصاویر

     تصاویر داستان در خدمت رساندن پیام داستان است، در واقع ارائه توضیحی است که گاهی متن را واضح و روشن می‌کند (تصاویرصفحه های 130،131و147) گاهی نیز آن را کامل‌تر می‌کند و تکمیل کنندۀ متن می شود (تصاویر صفحه های 34و466). تصاویر این داستان با تصویر شخصیت های اصلی داستان آغاز می شود که این برای گروه سنی(ج) به نوعی می تواند جلوگیری کننده خلاقیت و تصویر آفرینی ذهنی باشد. در پاره‌ای از موارد نیز تصاویر بر عکس عمل می کند و به تصویر آفرینی ذهنی کمک می کند، مانند تصاویر صفحات 106و107.

4 1- 2. تحلیل ساختاری داستان خاطرات یک خون آشام عاشق

علائم نگارشی و دستوری

   در پاراگراف‌ها و جمله بندی‌ها و نقل قول علائم نگارشی و دستوری به درستی به کار رفته است. به جز کاربرد «که» که احتمالاً برای نزدیکتر کردن زبان داستان به زبان مخاطب است اما چون داستان برای گروه سنی (ج و د) مناسب است این حرف در پایان جملات بیشتر از سوی کودکان گروه سنی (ب) یعنی سال‌های آغازین مدرسه به کار می رود. (26 نفر از دانش آموزان پایۀ ششم که داستان در جمع آنها خوانده شده است کاربرد که در پایان جملات مختص بچه‌های کوچک‌تر می‌دانستند) املای کلمات صحیح است، ماجراهای داستان در هر بخش به خوبی در پی بخش قبلی آمده و در ارتباط با ماجراهای قبلی و بعدی قرار می‌گیرد و با آن پیوند برقرار می‌کند که از گسستگی زبان و ماجراها پیش‌گیری می‌کند. لحن و زبان داستان محاوره ای است و به زبان مخاطب نوجوان نزدیک است و بسیاری از عبارات و کلماتی که آنها در گفتگوهای روزمره به کار می برند و در متن داستان آمده است. به طور کلی متن ساده، روان و به دور از پیچیدگی و ابهام است و برای مخاطب قابل فهم است. «انگار اینجا صاحاب ماحاب ندارد» (همان: 8).

   کاربرد ضرب المثل‌های رایج و اشعار در قالبی نو و به شکلی تازه با جایگزینی کلمات جدید متناسب با شخصیت اصلی – خون آشام- و یا روند داستان از ویژگی‌های بارز این داستان است، که می‌تواند کمکی باشد در راستای آموزش زبان و کمک به خلاقیت زبانی، این شیوه نوعی بازی زبانی است که علاوه بر حضور ذهن بر افزایش گنجینۀ واژگانی و شعری کودک، رشد زبانی کودک، درک بهتر معنایی واژه ها و عبارات و شناخت بیشتر ادب و فرهنگ مؤثر است. «یک بار کیشی ملخک، دو بار کیشی ملخک، سه بار کیشی ملخک، آخر به نیشی ملخک» (حسن زاده، 1392 :11).

طرح داستان

   طرح داستان از گونه‌های نو است. حوادث و رخ دادهای داستان در همان روز مشخص شده روی می‌دهد و در زمان حال می‌گذرد و بیانگر پیچیدگی‌ها و مسائل زندگی امروزی است. حوادث و رخ‌دادهای داستان در طی زمان و زنجیر‌وار پشت سرهم قرار می گیرند و هر حادثه زمینه ساز حادثه‌ی بعدی است و این حوادث بر حول محور انتقام جویی خون آشام در یک مقطع زمانی از کشته شدن نامزدش تا عاشق شدن مجددش در پی هم و با رعایت روابط علی و معلولی صورت می‌پذیرد. جمله آغازین خاطره روز یکشنبه- «تا انتقامم را از آن مرد کچل سبیلو نگیرم از پا نمی نشینم که» (همان :9) – جمله پایانی خاطره روز سه شنبه – «امروز حوصله ی بیدار شدن… تمام دنیا پیش چشمم سرخ رنگ می‌شود. (همان :100). معمولاً خاطرات هر روز با جمله‌ای از خون‌آشام (میگوری) در مورد نامزدش جیگوری و انتقام گرفتن شروع می‌شود که این خود هر بخش به خوبی به بخش بعدی مرتبط می‌کرد.

پیرنگ

     پیرنگ داستان بسته است داستان با عاشق شدن دوباره و ازدواج خون‌آشام تمام می‌شود. «قرار شده ماه عسل بریم شمال… و زندگی شیرین شد که.» (همان :61) اگر چه با توجه به گروه سنی که داستان بر آنها نگاشته شده است. «ج و د» بهتر بود از پیرنگ باز استفاده شود. به ویژه که داستان با نوعی تعلیق و چگونگی خون آشام شدن با حالتی از ابهام و پرسشگری آغاز می‌شود که این شروع خوب می‌توانست با یک پایان‌بندی خوب به شکل باز بر قدرت پرسشگری و تخیل ورزی مخاطب بیفزاید.

روایت داستان

شخصیت اصلی داستان راوی داستان نیز هست. زاویۀ دید اول شخص مفرد است، یعنی خود راوی در درون ماجراها و رخدادهای داستان قرار دارد که البته انتخاب این نوع زاویۀ دید با محدودیت‌هایی چون بیان حالات درونی دیگر شخصیت‌های داستان مواجه است. و در کل ممکن است به شخصیت پردازی‌ها لطمه بزند. در این داستان راوی اغلب بیان کننده و توصیف‌گر حالات درونی شخصیت اصلی است.

نام داستان

   نام داستان خون آشام عاشق نوعی تضاد در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. چرا که خون آشام بودن و عاشق بودنبا توجه به سابقۀ ذهنی که از این دو واژه در ذهن داریم در یک جا جمع نمی‌شوند و در یک چیز و یک شخص نمی‌گنجد. این با ویژگی اصلی داستان‌های کودکان آشنایی زدایی و تمرکز زدایی هماهنگی دارد. این نام ایجاد پرسش و مخاطب را به خواندن متن داستان ترغیب می‌کند. 50دانش آموز گفته شده، نام داستان را این گونه توصیف کرده اند: جالب، سوال برانگیز، مبهم، عجیب، خنده دار، و اینکه این نام را نقاط قوت داستان برشمردند.

شخصیت

   شخصیت‌های داستان ترکیبی از شخصیت‌های انسانی و جانوری هستند. شخصیت‌های انسانی و جانوری در تضاد با هم هستند این تضادها در آب‌میوه فروشی و کشته شدن جیگوری و فروشگاهی که حشره‌کش می‌فروخت به خوبی به تصویر کشیده شده است. شخصیت اصلی داستان پشه‌ای است که در پی کشته شدن نامزدش به خوناشام تغییر نام می‌دهد. جیگوری، نامزد خون‌‌آشام و مرد آبمیوه گیر از شخصیت‌های مؤثر داستان هستند. شخصیت‌های دیگری چون افراد گوناگون جامعه و سایر حشرات (سوسک) همسان با پشه در این داستان حضور دارند. شخصیت اصلی داستان شخصیتی پویا دارد از یک عاشق به یک خون آشام از یک خون آشام به یک عاشق تبدیل می‌شود. مرد آبمیوه‌فروش نیز شخصیتی پویا دارد و از آن، گاه یک قاتل سنگ دل، گاه پدری مهربان که برای کودکش قصه می‌گوید، گاه یک کارگر در مغازه آب میوه فروشی و گاه مدیر کل آب میوه فروشی به تصویر کشیده می‌شود.

     کنش

   کنش اصلی داستان کشته شدن جیگوری است که نقطه‌ی اوج داستان نیز هست. کنش‌های داستان شخصیتی هستند جانوری و انسانی. ( پشه‌ها، خون‌آشام و جیگوری. خاله سوسکه، آب میوه‌فروش، رفتگر و…) کنش‌های داستان بر مبنای یک زمان خطی با پیروی از قانون علیت زنجیر وار در کنار هم قرار می‌گیرند و در پی هم می‌آیند و داستان را به پیش می‌برند. «کمی چای و قهوه… ولی نخوردم که. یعنی چشمم به عکس نامزدم افتاد.» (همان :10). شخصیت اصلی گاه با خود در کشمکش است. «من که می‌میرم برای خندۀ بچه‌ها، البته این خلاف قانون خوناشام‌هاست.» (همان : 24) این کشمکش‌ها بیشتر به شکل کنش‌های کلامی و گفتگوی خون آشام با خودش نشان داده می‌شود.

نشانه‌ها

   نشانه‌های زمانی و مکانی در این داستان به کار رفته است. داستان با یک نشانه زمانی نامشخص شروع می شود «یک روز با نامزدم جیگوری رفتم آب میوه فروشی که» (همان :8) انگار روزش مهم نیست اتفاقی که در آن روز افتاد مهم است نه خود آن روز. هر بخش از داستان در یک روز رخ می‌دهد که این ذکر روز به داستان حالت بیان خاطره می‌دهد. نشانه‌های مکانی در ارائۀ یک تصویر واضح و روشن از داستان به مخاطب کمک می‌کند. این نشانه‌ها به خوبی از عهده تصویرسازی ذهنی برای مخاطب برآمده‌اند. توصیف آب‌میوه فروشی، دندان پزشکی، فروشگاهی که در آن حشره‌کش می‌فروشند، بیمارستان و… همگی از نشانه‌هایی هستند که در عین فضاسازی برای داستان مخاطب را با دیدن این مکان‌ها از دیدگاه و منظر یک پشه آشنا می‌کند. این توصیف‌های دقیق پشه‌ای و نه انسانی نوعی آشنایی‌زدایی از این مکان‌ها را به مخاطب ارائه می‌دهد که این خود در جلب توجه مخاطب بسیار مؤثر است و برای یک نوجوان جذاب و گیرا است.

دیالوگ (گفتگو)

     گفتگوها بیشتر از نوع مونولوگ و تک‌گویی است. مونولوگ (تک گویی) در مقابل دیالوگ به کار می رود و به معنای به تنهایی سخن گفتن، سخن گفتن طولانی توسط یک نفر، سخن گفتن انحصاری و متکلم وحده بودن در مذاکره است(خطیبی، 1388، 411).در این داستان شخصیت اصلی بیشتر با خود حرف می‌زند. جز در موارد محدودی چون گفتگوی آب میوه فروش و شاگردش و گفتگوی خون آشام و جیگوری یا گفتگوی خون آشام با خاله سوسکه. گفتگوها عامل پیش برنده داستان نیستند و نقش اساسی در داستان ندارند. بر عکس مونولوگ‌ها نقش پر رنگی در این داستان دارند. گفتگو محاوره‌ای و کلمات و عبارات به کار گرفته شده، کلمات و عباراتی هستند که اغلب نوجوانان یا آنها را به کار می‌برند یا با آن آشنا هستند که این خود در باورپذیر کردن داستان مؤثر است. «داداش مُخمون از گرما جوش آورد…» (حسن زاده،1392 :8).

موضوع

     موضوع داستان دغدغه‌ها، مسائل و اتفاقاتی است که بر سر راه یک نوجوان در آستانه‌ی ورود به جوانی البته از نوع پشه‌اش قرار می‌گیرند. در این داستان به بُعد عاطفی و روان‌شناختی نیز توجه شده است رابطه عاطفی خون آشام با جیگوری، تألم خاطر خون آشام از مرگ جیگوری و انتقام‌جویی او، اما بعد اجتماعی و توجه به مسائل جامعه در آن بسیار پر رنگ است و به خوبی به تصویر کشیده شده است: «نمی‌توانم بی‌عدالتی را تحمل کنم»، (همان :19) «یادم به رابین هود هم افتاد که از پولدارها می‌گرفت و می‌داد به فقرا.» (همان، 20). در این داستان به بعد تربیتی نیز البته با زبانی طنز و نیش‌دار پرداخته شده است، مثل جایی که پسر مپل تپل کاغذ بستنی‌اش را به کف پیاده‌رو می‌اندازد و خون‌آشام با خود فکر می‌کند «چرا بعضی آدم‌ها اینقدر از خود راضی هستند که اجازه می دهند آشغالشان را دیگران جمع کنند» (همان : 16). در واقع گرانیگاه ساختار داستان موضوع آن است، در کنش‌ها و نشانه‌های داستان درون‌مایه‌ای اجتماعی – تربیتی را که منعکس کننده معضلات اجتماعی است می بینیم.

درون مایه

     درون مایه داستان اجتماعی – تربیتی است که البته غلبه بیشتر با طنز اجتماعی است. این داستان بازتاب دهندۀ

مشکلات اجتماع به ویژه جامعه‌ی شهری است که گزینش زبان طنز از تلخی‌ها و سنگینی آن برای مخاطب نوجوان کاسته است.

نوع ادبی

نوع ادبی داستان طنز است و واقعیات جامعه در قالب کلامی طنز و نیش دار بیان شده است.

تصاویر

   تصاویر در واقع همان متن است که به تصویر کشیده شده اند، گویی نوعی توضیح اضافه برای روشن تر نمودن متن

است، اما باز طنز تصاویر بر خنده‌دار کردن موقعیت ها و ماجراهای داستان می افزاید و کمکی در پر رنگ کردن طنز داستان.

جدول 1. عناصرادبی داستان ها

عناصرداستان خون آشام عاشق

جودی انجمن مخفی تشکیل

می دهد

علائم نگارشی

استفاده از عبارات جدید

خلاقیت در نگارش

طنزشعری

جابه جایی کلمات وعبارات

زبان ساده ساده وقابل فهم

جملات کوتاه وصریح

نبود ابهام وپیچیدگی

طرح

پیروی حوادث ازکنش اصلی

رعایت اصل علیت

اتصال منطقی و زنجیروار اپیزودها

رعایت اصل علیت

منطقی وباورپذیر

اتصال منطقی و زنجیروار اپیزودها

پیرنگ بسته بسته
زاویه دید اول شخص سوم شخص(دانای کل)
شخصیت

وجودشخصیت حیوانی وانسانی

پویایی شخصیت اصلی

شخصیت های کودک باورپذیروپویا
کنش

وجودکنش اصلی

تسلسل زنجیروارکنش ها

پیروی ازاصل علیت

وجود کنش های شخصیتی –کلامی –غیرکلامی

پیروی ازاصل علیت

نشانه

کاربرد نشانه های زمانی ومکانی

زمانی: کمک به حالت خاطره ای

مکانی: فضاسازی، آشنایی زدایی توصیف دقیق

کاربردنشانه های زمانی – مکانی – جنسیتی

زمانی: کمک به حالت عاطفی

مکانی:توصیف دقیق و فضاسازی

گفتگو

مونولوگ- تک گویی

گفتگوی محاوره ای

طبیعی-صمیمی-محاوره ای
موضوع

دغدغه های یک نوجوان درآستانۀ جوانی

انتقام جویی

عاطفی-روان شناسی واجتماعی-تربیتی

دغدغه های کودک درآستانه ی سال های اغازین مدرسه
درون مایه اجتماعی-تربیتی اجتماعی-تربیتی
نوع ادبی طنزاجتماعی طنزاجتماعی
تصاویر

توضیح متن

افزایش بارطنز

پیام رسانی

کمک به وضوح متن

تکمیل کننده ی متن

4-2. کفایت (بسندگی)روان شناسانه: به منظور پاسخ‌گویی به سوالات پژوهشبه بررسی کفایت روان شناسانۀ داستان با روش میدانی به تحلیل بازخوردها واکنش های کودکان نسبت به موضوعات مطرح شده در داستانپرداخته شده است. هر داستان به صورت جداگانه در دو کلاس پسر و دختر طی پنج جلسه مورد خوانش نقد و بررسی کودکان قرارگرفته است. همان گونه که نورتون در کتاب«شناخت ادبیات کودکان: گونه‌ها و کاربردها از روزن چشم کودک» با بیان نتایج پژوهش‌های گوناگون در مورد کتاب مناسب برای هر کودک و تأکید بر این نکتۀ کلیدی که علایق کودک با تغییر سن دگرگون می‌شود، قائل به نقش کودک در جایگاه منقد است. او ضمن برشمردن آثار مثبت ارزیابی داستان‌ها توسط کودکان یکی از این آثار را تشخیص مناسب داستان ها براساس گروه‌های سنی است(نورتون،1382 :121- 127).

4 2- 1. تحلیل روان‌شناسانه‌ی داستان جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد (حاضرین درجلسات: دختران 25 نفر و پسران 23 نفر)

اصلی ترین مواردی که کودکان(دانش آموزان) به آن اشاره داشتند بدین ترتیب است :

1 – پاسخ‌های جودی به سوالات آقای تاد در تکمیل کلاژ جالب، غافلگیر کننده و خلاقانه است. مثل انتخاب یک گیاه گوشتخوار به عنوان حیوان خانگی مورد علاقه و یا تبدیل لکه‌ی آب شاتوت که بر روی کلاژ ریخته به یک مثلث مشخص به عنوان جایی که من در آن زندگی می‌کنم (این تبدیل خلاقانه و راه حلی که جودی برای مشکل پیش آمده ارائه کرده بسیار مورد توجه دانش آموزان قرار گرفت. به گونه‌ای که یک جلسه‌ی کامل در مورد آن بحث و گفتگو شد.»

2 – وجود عناصر و شخصیت‌های جانوری و بی‌جان مثل گربه موش، قورباغه، گیاه گوشت خوار «آواره» چسب زخم، عروسک و نوع ارتباط شخصیت اصلی جودی با آنها داستان را به کودک و فضاهای کودکانه نزدیک می کند و اکثر دانش آموزان به تجربه چنین روابطی با حیوانات و اشیاء اطرافشان اشاره داشته‌اند و یا این‌که اذعان داشتند می‌توانند چنین رابطه‌ای برای خود نیز تصور کنند و چیز عجیبی نیست.

3 -نوع رابطه‌ی جودی با برادر کوچکش، راکی و فرانک نیز رابطه‌ای کاملاً طبیعی است. توأم با بدجنسی‌ها و خوش قلبی‌های کودکانه است. (استفاده از کاغذ روزنامه به عنوان کاغذ کادو برای هدیه‌ای که برای فرانک خریده است با توجه به عدم علاقه‌ی او به فرانک کاری است که خیلی از دانش آموزان بیان کردند کاری بود که آنها نیز انجام داده‌اند یا دوست دارند انجام دهند، جودی دمدمی هدیه‌ای را که از سر یک چسب خور زیاد هم بود، لای روزنامه ی به درد نخوری پیچید.» (همان : 103)

4- خیلی از رفتارهای جودی پسرانه است، ازمیان33 نفر دانش آموز(دختر)21 نفرشان معتقد بودند که رفتارهای جودی مناسب یک دختر نیست و یا کمتر از یک دختر سرمی‌زند. مانند این رفتارها: «جودی دلش می‌خواست سوار تاب… و مثل یک میمون جنگل های استوایی نعره بکشد.»(همان:108) و یا کشیدن تصویرکوسه روی لباسش، گرفتن قورباغه با دستش و… .

5 – توصیف دقیق شخصیت‌ها و مکان‌ها امکان تصوری دقیق از داستان را فراهم می کند. این توصیف‌ها کمک می‌کند تا خواننده تصویری ذهنی از فضای داستان برای خود بسازد.

6- ساده، قابل فهم و خوانا بودن داستان. متن کتاب روان و خوانا است، جملات کوتاه و روان بوده و این به آنها در خواندن درست و روان داستان کمک می‌کرده است، جودی گفت: « همین کار را هم کردم. سفارش دادم وماه جولای فرستادم. هنوز منتظرم که به دستم برسد.» (همان : 48) نورتون می گوید: «کتاب باید با سطح خواندن کودک سازگار باشد تا بتواند بدون یاری دیگران آن را بخواند. کودکان از این که در کتاب‌هایشان واژگان بسیاری به کار رفته باشد که معنای آن ها را در نیابد، دچار سرخوردگی می شوند.»( نورتون،1382 :122).

7- داستان جالب وموردعلاقه کودکان بوده است. درمجموع 40 نفراز 48 نفر یعنی 83 درصد بنابر دلایل ذکر شده داستان را جذاب و جالب می دانستند و در نظر اکثریت داستان جودی انجمن مخفی تشکیل می دهددوست داشتنی و جالب بوده است. این نتیجه با نظریات نورتون در کتاب شناخت ادبیات کودکان همسویی دارد چرا که خوانایی و میزان علاقۀ کودک از مهم‌ترین ویژگی های یک کتاب مناسب برای کودکان است (نورتون،1382:122).

شاهد

مهتا می گوید: او هم با سنگ‌ها نقشه ایران را درست کرده است.

نازنین می گوید: سارا دخترخاله‌اش با چوب کبریت های سالم و سوخته یک سبد درست کرده است.

ستاره می گوید: من هم دوتا گربه دارم ملوس و نازی.

بهاره 10ساله می گوید: عروسک من ، مخملی با من حرف می‌زند.

آفتاب هم می‌گوید: سه خرس تنبل دارد، چون الان زمستان است هر سه آنها به خواب زمستانی رفته اند.

زهرا می گوید: یک بار دفتر مشق برادرش را به جای آقا معلمش امضا کرده است.

پروانه هم می گوید: او تا حالا چند بار چرخ های ماشین برادر کوچکش را زیر تختش قایم کرده است.

آزاده اشاره می کند که معنی جمله های داستان را فهمیده است.

فاطمه می گوید: من 148 تا دکمه جورواجور جمع آوری کردم.

آزیتا می گوید: خواهرش 18تا عروسک باربی دارد.

تعداد 30 نفر از کودکان به مفهوم واژهای «غررر، کلاژ ،پیتزا پنیر بزرگ را فائله ، چین و ژاپن » درداستان پی نبرده اند.

4 2- 2. تحلیل روان شناسانه‌ی داستان خاطرات خون آشام عاشق (حاضرین درجلسات: دختران 24نفروپسران 26 نفر)

اصلی ترین مواردی که کودکان(دانش آموزان) به آن اشاره داشتند بدین ترتیب است :

1 – انتخاب درست پشه و عشق و انتقام پشه ای شباهت ها و تفاوت های آن با انسان عاشق و منتقم.

2 – کاربرد واژه‌ها و عباراتی که نوجوانان در گفتگوهای روزمره‌شان به کار می برند، زبان داستان را به زبان آنها نزدیک کرده است و این کمک کرده است تا پشه و رفتارهایش را به خوبی درک کنند.

3 – خنده‌دار و شاد بودن داستان.

4 – کاربرد حرف «که» در پایان جملات خون آشام و حرف «و» که از سوی نامزد جدید جیگوری در صفحات پایانی داستان آمده «و جزئیاتش رو نمی دونم و می خوای … و» (حسن زاده، 1392 :611) چیزی است که بیشتر از سوی بچه‌های پیش دبستانی و کلاس اولی به کار برده می شود،، نه نوجوانان.

5 – جالب بودن آوردن شعر در اول هر روز درست مثل دفترچه‌ی خاطرات خیلی از بچه‌ها.

6 – تکرار حرف «ژ» در پایان کلمه (ویژ) صدای پرواز پشه را به خوبی به ذهن می آورد. «ویژ ژژژژ».

7 – توصیف های دقیق و واقعی. توصیف مکان ها: مغازۀآب میوه گیری، دندان پزشکی، اتوبوس و … توصیف شخصیت‌ها: آب میوه فروش، خون آشام، رفتگر لاغر نحیف و… واقعی توصیف شده اند، «صدای چک‌چک شیر آب می‌آمد که. دلم می‌خواست شیر آب را محکم کنم اما نمی‌توانستم که. یعنی زورم نمی‌رسید. ظرف‌های کثیف و شسته نشده همه جا ولو بود که. بوی غذا مرا از خود بی‌خود می‌کرد»(همان:38)، « ناگهان چشمم افتاد به یک آدم که خیلی لاغر و نحیف بود که. خوب براندازش کردم که ببینم از کجایش می‌توانم چند سی‌سی خون بمکم که. اما دلم برایش سوخت که. طفلک خودش محتاج خون بود که. اگر اندازه‌ی یک شیشه نوشابه‌ی خانواده بهش خون می‌دادی باز هم فایده نداشت که. یک جارو هم توی دستش بود که با آن پیاده‌روها را جارو می‌کرد.»(همان: 43)

8 – خوانا وقابل درک بودن داستان.

9 – داستان دوست داشتنی و جالب بود.

درمجموع 41 نفراز 50 نفر یعنی 82 درصد باتوجه به آنچه گفته شد به داستان علاقه مند بوده و آن را جذاب و گیرا می دانستند.

شاهد

سعید می‌گوید: «ما خیلی وقت ها مثل میگوری صحبت می کنیم. مثلاً می‌گوییم اسمت رو عوض کن، چپ چپ نگاه نکن، جیگرم حال اومد…».

آرمان می‌گوید: «او هم خیلی از انشاء هایی راکه می نویسد با چند بیت شروع می کند».

محسن هم می‌گوید: «او هم دفترچه خاطره دارد که خیلی از خاطراتش را با شعر آغاز کرده است».

رضا، علی و پرویز: «خون آشام خیلی خوب شکل آب میوه فروشی، دندان پزشکی و اتوبوس را بیان کرده است، جوری که ما می توانیم نقاشی اش را بکشیم».

امید، رضا، سینا و محمد عنوان می کنند که: «داستان را به خوبی فهمیده اند ودر آن کلمه و جمله ای نبوده است که معنای آن را نفهمند».

4-3. کفایت(بستدگی)فکری: به منظورپاسخ گویی به پرسش های پژوهشبرای تشخیص کفایتفکری داستان ها

از مؤلفه هایی که «فیلیپ کم»برایتفکر فلسفیمعرفی می‌کند استفاده شده است. ازشیوه‌ی تحلیل محتوا بهره گرفته

شده است. واحد تحلیل کل داستان و واحد ثبت، پاراگراف بوده است.

جدول2.نمونه جدول ثبت

مهارت- کاوش گری    جودی … (تعداد) جودی…(آدرس) خون آشام…(تعداد) خون آشام(آدرس)
پرسش های کلی و باز
دلیل و شاهد
تصحیح خود
تمرکز بر مسالۀ اصلی
پایان بندی باز
بررسی جایگزین ها
وجودشخصیت کودک

همان گونه که این جدول نشان می دهد مؤلفه‌های هر یک از مهارت‌های سه گانه ی تفکر فلسفی را در پاراگراف‌های متن هر داستان تشخیص داده با ذکر آدرس در این جدول ثبت شده است.

     خلاصۀ تحلیل های انجام شده بر اساس جدول ثبت مهارت کاوش گری به صورت فراوانی و درصد در جدول 3عنوان شده است.

جدول3. مؤلفه های تفکرفلسفی (مهارت-کاوش گری )

مهارت- کاوش گری فراوانی-جودی… درصد-جودی… فراوانی-خون آشام درصد-خون آشام
پرسش های کلی و باز    49 94/39      62      79/44
دلیل و شاهد 37    18/24      17      97/11
تصحیح خود 11    18/7      11      74/7
تمرکز بر مسالۀ اصلی 23    37/14    27    01/19
پایان بندی بازپنددهی غیر مستقیم 5    26/3      2    40/1
بررسی جایگزین ها 14    15/9    13      15/9
وجودشخصیت کودک 25    33/16    9      33/6
مجموع 153    38/42    142      07/45

همان گونه که جدول 3نشان می دهد در هر دو داستان مؤلفه ی پرسش های باز وکلی در میان سایر مؤلفه ها کاوش گری میزان بیشتری را به خود اختصاص داده است وپند دهی غیر مستقیم و پایان بندی باز کمترین میزان را دارد.

چکیدۀ تحلیل های انجام شده بر اساس جدول ثبت مهارت مفهومی استدلالی در جدول 4عنوان شده است.

جدول4.مؤلفه های تفکرفلسفی (مهارت – مفهومی واستدلالی)

مهارت- مفهمومی و استدلالی فراوانی-جودی… درصد-جودی… فراوانی-خون اشام درصد-خون آشام
بیان معناها    18    41/12    9      6
بیان مضامین و مفاهیم فلسفی    25    24/17    44      33/29

مقایسه‌های مناسب

استنتاج‌های مرتبط

   12    27/8    18      12
قضاوت های سنجیده    17    72/11    17      33/11
استنتاج های مرتبط    36    82/24    27      18
سوالات سودمند

27

   27

62/18

   62/18

21

   21

14

     14

تمایزسودمند 9    20/6    14    33/9
مجموع    145    82/37    150 62/47

جدول 4نشان می دهد در داستان جودی…مؤلفه های استنتاج های مرتبط بیشترین وتمایز سودمند وکمترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین این جدول نشان می دهد مؤلفه های مضامین فلسفی بیشترین و بیان معنا کمترین میزان را در داستان خاطرات… دارند.

خلاصه ای از تحلیل های انجام شده بر اساس جدول ثبت مهارت تعاملی در جدول 5بیان شده است

جدول5. مؤلفه های تفکرفلسفی (مهارت –تعاملی)

مهارت-تعاملی فراوانی-جودی… درصد-جودی… فراوانی-خون اشام درصد-خون آشام
شرکت دربحث    12    78/15    2    69/8
احترام به دیگران    9    84/11    4    16
گفتگوهای چالشی    12    78/15    2    69/8
پذیرش انتقاد    4    26/5
گوش دادن    14    42/18    4    16
کمک به یکدیگر    12    78/15    7    28
بررسی اختلاف ها    4    26/5    6    08/26
مجموع    85 19/22    25    88/7

همان گونه که جدول 5نشان می دهد در داستان جودی… مؤلفه های گفتگوهای چالشی و کمک به یک دیگر بیشترین و مؤلفه های بررسی اختلاف ها وپذیرش انتقاد کمترین میزان را به خود اختصاص داده اند ودر داستان خاطرات… مؤلفه‌های شرکت در بحث و گفتگوهای چالشی کمترین و مؤلفه های کمک به یک‌دیگر بیشترین میزان را دارند. داستان جودی… پرگفتگو است اما این گفتگوها چالشی و تأمل برانگیز نیستند.

جدول 6 مؤلفه های تفکرفلسفی (کفایت فکری)

مؤلفه های تفکرفلسفی فراوانی-جودی… درصد-جودی… فراوانی-خون آشام درصد-خون آشام
مهارتهای کاوشگری 153 94/39 142 79/44
مهارتهای مفهمومی و استدلالی 145 85/37 150 62/47
مهارت هایتعاملی 85 19/22 25 88/7
مجموع 383 100 317 100

تحلیل های انجام شده و فراوانی های به دست آمده از جدول 6 نشان داد که در متون داستانی بررسی شده مهارت های تعاملی نسبت به سایر مهارت‌ها به میزان کمتری به کار رفته است. حال اینکه این مهارت در پرورش تفکر فلسفی از اهمیت خاصی برخوردار است و تأثیر مستقیمی در رشد یکی از ابعاد و جنبه‌های سه گانه‌ی تفکر فلسفی یعنی تفکر مراقبتی دارد.

شاهد

جودی انجمن مخفی تشکیل می دهد

جودی پس از شرکت در جشن تولد فرانک دیدن اتاق او و اشتراکاتش با فرانک (شاهد و دلیل) در مورد دوستی با فرانک تجدید نظر می کند (خود اصلاحی) و فرانک را به عنوان یکی از بهترین دوستانش برمی گزیند (استنتاج مرتبط).«او باید اطلاعات کلاژمن اش را عوض می کرد.جشن تولد فرانک بدترین اتفاقی است که تا به حال برایم افتاده نبود»( مک دونالد، 1391: 119)که این (پنددهی غیر مستقیم) نیز دارد.

وجود شخصیت‌های کودک (جودی، استینک، راکی، فرانک)که علاوه برکودک بودن ویژگی های اصلی کودکان کودکان، جستجوگری، کنجکاوی و پرسشگری را دارا هستند «فکر می کنی زیر این خیابان چیه؟» (همان:91)، «استینک دلش می‌خواست دوباره غذاخوردن ونوس حشره خوار را ببیند…» (همان:66) و «جودی گفت:پس برای اینکه بفهمیم این شهاب سنگ است یانه …» (همان:52). داشتن شخصیت کودک با این ویژگی‌ها از نقاط تشابه این داستان باداستان های فلسفه برای کودکان است، همچنین در این داستان شخصیت معلمآقای تادبه نوعی نقش راهنما وتسهیل‌گر را ایفا می‌کند، که تاحدّی ویژگی‌های یک تسهیل‌گر را نشان می‌دهد. یعنی همان نقشی که برنامۀ فلسفه برای کودکان برای معلم کلاس قائل است.” من فهرستی از چیز‌هایی که احتمالا می‌خواهید در کلاژتان بگنجانید بهتان می‌دهم”(همان: 34). اگرچه این نقش در داستان‌های فلسفی متیو لیپمن به ویژه رمان پیکسی[13]بسیار پررنگ است و نقش تسهیل‌گری معلم کاملا مشهود است.” آقای مولیگان گفت: داستان شما می‌تواند در مورد هر چیزی باشد که باغ‌وحش باعث شود به آن فکر کنید”(لیپمن:1391، 4)”… می‌خواهم هر کدام از شما رازی داشته باشید و به هیچ کس نگویید… وقتی با بچه‌های دیگر کلاس به باغ‌وحش می‌روید، برای پیدا کردن موجود مرموز خود با دقت نگاه کنید”(همان: 6).

خاطرات یک خون آشام عاشق

«این دفعه دیگر می‌خواستم با قاطعیت کار را تمام کنم … انتقام‌گیری کنم.» – تمرکز برمسأله اصلی – (حسن‌زاده،52:1392).

« خیابان هم شده بود عینهو مزرعۀ هویج » – مثال سودمند – (همان،54 )

«نمی‌دونی، تو که عاشق نبودی/ چه سخته مرگ گل برای گلدون» – بیان مضامین و مفاهیم فلسفی (عشق ومرگ) – (همان ،44).

«فکرکردم از من ترسیده … ولی دیدم داد می زند که : موش موش موش . »–تصحیح خود و دلیل و شاهد- (همان،37-38).

«صدایش خیلی بلند بود که. دیدم بعضی مسافرها چپ چپ نگاهش می کنند. -دلیل و شاهد- (همان،29).

«عجب رسمیه رسم زمونه … خاله سوسکه هم اینومی دونه …« -بررسی جایگزین ها-(همان،10).

   4. بحث ونتیجه گیری

       نتایجی که از بررسی های سه شرط مورد نظر لیپمن-بسندگی ادبی، بسندگی روان شناسانه و بسندگی فکری- در راستای رسیدن به یک داستان مناسب جهت شروع کاوش‌های فلسفی کودکان مطابق با آنچه که برنامۀ فلسفه برای کودکان در پی آن است، نشان می‌دهد که هردو داستان- جودی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد و خاطرات یک خون آشام عاشق- از کفایت ادبی لازم برخوردار است. بهتر است تغییراتی در این داستان ها صورت گیرد تا بر غنای ادبی آنها افزوده شود. مثل حذف حرف «که» از پایان جملات در داستان خاطرات… و حذف یا ارائه توضیح برای برخی از کلمات نا مفهوم «غرر،کلاژ،پیتزا بزرگه رافائله» در داستان جودی… .

   در مورد شرط دوم لیپمن یعنی برخورداری از بسندگی روان شناسانه نیز داستان ها از کفایت لازم برخوردار هستند. تقریبا همه 98 کودکی که داستان را مورد ارزیابی قرار داده اند 866نفر اذعان داشتند که توانسته‌اند با داستان و شخصیت‌های آن ارتباط بر قرار کنند، داستان ها برایشان قابل فهم و باورپذیر بوده است، در خواندنش مشکلی نداشته‌اند، داستان‌ها را دوست داشته‌اند و برایشان گیرا و جذاب بوده است. این با نظریات و تحقیقات آمده توسطنورتوندر کتاب شناخت ادبیات کودکان همسویی دارد، چرا که خوانایی و میزان علاقه‌ی کودک از مهم‌ترین ویژگی‌های یک کتاب مناسب برای کودکان است (نورتون،1382 : 122).

     در زمینه کفایت فکری داستان‌ها بر اساس تحلیل‌های صورت گرفته و فراوانی های به دست آمده مبین این مطلب است که هر دو داستان نیز از کفایت فکری لازم برخوردار نیستند. به ویژه در زمینه ی مهارت های تعاملی دچار کمبود هستند. همچنین در مهارت‌های کاوش‌گری و مفهومی استدلالی به برخی از مؤلفه‌ها کمتر پرداخته شده یا اصلاً پرداخته نشده است (پنددهی غیر مستقیم و پایان بندی باز- بررسی اختلاف‌ها و پذیرش انتقاد). با توجه به شرایط خوب داستان‌ها در زمینه‌ی برخورداری ازدو بسندگی ادبی و روان شناسانه، لازم است جهت بهره گیری از این داستان‌ها در برنامۀ فلسفه برای کودکان تغییراتی در آنها داده شود، با افزودن مؤلفه‌های تفکر فلسفی به آنها و نیز با رعایت مواردی چون پرهیز از پند دهی مستقیم و تبدل کردن پیرنگ بستۀ داستان ها به پیرنگی باز، می توان شرط سوم لیپمن را نیز که همان بسندگی فکری است برآورده نمود و از دو داستان خوب و متناسب با برنامۀ فلسفه برای کودکان بهره‌مند شد.

منابع

ایرانی، ناصر. 1364.داستان تعاریف، ابزارها و عناصر. تهران : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.

حسن‌زاده، فرهاد. 1392.خاطرات خون آشام عاشق. تهران : کتاب چرخ‌فلک.

خسرونژاد، مرتضی.1386.«تأملی برهم نشینی ادبیات کودک وفلسفه برای کودکان»فصل نامه نوآوری های آموزشی،شماره 20، 109-124.

ــــــــــــــ. 1390.چگونه توانایی اندیشیدن فلسفی کودکان راپرورشدهیم.مشهد:آستان قدس رضوی- به نشر

خطیبی، سمیه. 1388.بررسی تأثیر برنامۀ کندوکاو فلسفی برای کودکان بر مهارت‌های گفت‌وگوییدانش‌آموزان. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، تهران.

فیشر، رابرت.1386 .آموزش تفکربه کودکان.ترجمه مسعودصفایی مقدم و افسانه نجاریان. اهواز: رسش.

رحماندوست، مصطفی.1369.ادبیات کودکان و نوجوانانویژه‌ی مراکز تربیت معلم رشته‌های ابتدایی- ادبیات فارسی، امور پرورشی و هنر، وزارت آموزش و پرورش.

رشتچی، مژگان.1389.«ادبیات داستانی کودکان و نقش آن در رشد تفکر» ،دو فصلنامه علمی تخصصی            

تفکر و کودک. تهران : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی . ش : 1. بهار و تابستان ص 23-37.

قائدی، یحیی. 1388.« برنامه درسی آموزش فلسفه به کودکان دردوره ی راهنمایی ومتوسطه »فصل نامه فرهنگ ویژه فلسفه برای کودکان، سال 22 ،شماره 1،83-108 .

کم، فیلیپ. 1389.با هم فکر کردن : کندوکاوهای فلسفی برای کلاس. ترجمه: مژگان رشتچی وفرزانه شهر تاشی. تهران: شهر تاش.

لیپمن، متیو. 1392.پیکسی. ترجمه یحیی قائدی واسفندیارتیموری. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی.

محمدی، محمدهادی. 1378.روش شناسی نقد ادبیّات كودكان. تهران، انتشارات سروش.

مک دونالد، مگان.1391جودی دمدمی(جودی انجمن مخفی تشکیل می دهد)، مترجم:محبوبه نجف خانی، فندق.

میرصادقی، جمال. 1388.واژه نامه هنرداستان نویسی: فرهنگ تفضیلی اصطلاح های ادبیات داستانی. تهران: مهناز

نورتون، دونا وساندرا. 1382.شناخت ادبیات کودکان:گونه ها وکاربردها ازروزن چشم کودکترجمه منصوره راعی ودیگران .تهران: قلمرو.


[1]efati_maryam@yahoo.com

[2] Fisher

[3]Lip man

[4] Mon tclair state universiyy in new jersey , usa

Sharp [5]

[6] Philip Cam

[7] Pixie

Pixie Lisa [8]

Harry Astvtlmyr [9]

Matthews [10]

[11]Mc Donald megan

[12]Reynolds Peter

[13]Pixie

 

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید