درختِ دختر بالای پلهی سوم
کنار آن پنج پلهای که مرا به زیرزمین خانه میرساند، همان زیرزمینی که تازه تعمیرش کردهام تا مشقهایم را در آنجا بنویسم، همانجا درست بالای پلهی سوم، از دل سیمانها و موزاییکها تنهی درختی روییده که درخت نیست بیچاره. ساکنین قبلی هی سرش را اره کردهاند و گفتهاند ریشهاش پلهها را خراب میکند. هی با…