
هستی
(رمان نوجوان)
چاپ اول ۱۳۸۹/ چاپ چهارم ۱۳۹۵/ هفتم ۱۳۹۸
ناشر: كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
♣ هستی دختر نوجوانی است که نمیخواهد مثل بقیه دخترها باشد. او آرزو دارد وقتی بزرگ شد راننده تریلی، خلبان و یا دروازهبان تیم صنعت نفت آبادان شود اما وقتی جنگ اتفاق میافتد، در مسیر جدیدی قرار میگیرد و نگاهش نسبت به دنیای اطرافش تغییر میکند.
♥ برگزیدهی مخاطبان کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
♥ برندهی نشان لاک پشت نقرهای جشنواره کتاب لاکپشت پرنده
♥ برگزیدهی شورای کتاب کودک
♥ برندهی نشان هدهد سفید (جشنوارهای با داوران کودک و نوجوان سراسر کشور)
♥ برگزیدهی بهترین فیلمنامهی اقتباسی جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان
♣ نامزد کتاب سال ایران
♣ نامزد کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
♣ نامزد کتاب سال شهید غنیپور

هستی، قصهای که دوستش داشتم، قصهای که نبض داشت، میزد، قصهای که شیرین بود، از آن قصههایی که از یادت نمیروند، شبهای متوالی قصه را برای پسرهایم خواندم، یک جاهایی سعی کردم به لهجه بخوانم، لهجهی آبادانی که چقدر تجربهی شیرینی بود این تقلا، و طنازی راوی چقدر دلمان را برد، چقدر پسرهایم خندیدند، و صد البته که چقدر پسرهایم چیز یاد گرفتند، چقدر منِ مادر از قصه آموختم، از ابی، ابوالقاسم، بابای هستی که من میگویم قهرمان قصه بود، صادق، ناب، سرگشته و این آدمها چقدر ملموس بودند و جنگ چه تصویر شفافی داشت در این روایت، خالی از شعار و تطویل، روشن مثل آب یک چشمه، نو مثل یک هایکوی بهاری، آقای حسنزاده! این کتاب، کتاب محبوب من و پسرهایم شد، چنان دلبرانه که دوست دارم بگویم: وُلِک! یعنی میشه آدم ئیقد شیرین بنویسه؟سی چی مو نمیتونُم؟
قلمتان نویسا استاد، خوشحالم که شبهای متوالی در قصهای که شما آفریدید زندگی کردم و چقدر که دلم میخواست من هم یک ماهی داشتم از جنس هستهی خرما و آخ از آن پایانبندی عمیق و تکاندهنده.
(نقل از اینستاگرام دکتر نسیم خلیلی)