♦ عشق های این طوری را نمی فهمم…اصلا خوشم نمی آید…یعنی فکر می کنم اسم این جور احساس های بچگانه را نمی توان عشق گذاشت و برایم باور پذیر نیست که کسی برای همچین عشقی سال ها انتظار بکشد. ولی با همه ی این حرف ها عشق لطیفه را دوست داشتم چون خیلی غریبانه بود…خیلی.
نوع روایت داستان خوب بود. خود داستان خوب بود. شخصیت ها خوب بودند…کلا خوب بود در حد سه و نیم ستاره و نیم ستاره هم برای این که خیلی وقت بود رمان نوجوان نخوانده بودم و حس نوستالژیش چسبید.
پی نوشت: لهجه جنوبی را خیلی دوست دارم:))
Jan 08, 2015 Neda rated it
♦ خب اول میخوام راجع به صحافی کتابهمون غر بزنم..
آخه این چه وضعی که کتاب نو رو میخری یه بار می خونی این چسبش در میره؟؟؟ تازه من که کتاب رو باز باز نمیکنم اینجوری شده دیگه خودتون قضاوت کنین..
به هر حال.. ساختار رمان خیلی برام جدید بود.. تا حالا همچین رمانی در ادبیات نوجوانمون نداشتیم که یه همچین ساختاری داشته باشه.. این جذابش میکنه و به نظرم برای نوجوانها بسیار جالب باشه..
عنوان رمان هم همینطور.
حسن زاده خیلی سعی کرده که سبک نوشتاری نوجوانها (دهه هفتاد دیگه بیشتر) و ایدئولوژی شون و طرز برخوردشون با مسائل رو نشون بده..
نکته مثبت اینکه درنای 16 ساله کلاس داستان نویسی میره و عضو کانون هم هست..
داستانی هم که مینویسه خوب از آب در میاد..
اما در کل صدای نویسنده است که جالبه.. یعنی اونه که کامنتهای دیگران و همیطور جوابهای درنا رو برای ما میاره..
وجود صداهای مختلف در این رمان رو در همین کامنتهای دیگران داریم که من دوست داشتم..
در کل رمان رو پسندیدم..
Feb 03, 2015 Afra rated it
♦ چه قدر بده اين عشقاي يك طرفه !! همين عشق زال و فريبا و غريب آشنا به زال . به هر حال با اين كه داستان يه جورايي نصفه تموم شد ولي به نظر من همه چيز واضح و مرتب توي داستان گفته شد و توي يه جملش هزاران معنا و مفهوم داشت.يا همون غريب آشنا با اين كه هيچ كدوم نمي شناختيمش ولي كامنتاش آشنا بود و كامنت آخرش پر از حرف هاي ناگفته بود.
Jan 09, 2015 Roya Fourstar rated it
Shelves: ادبیات-کودک-و-نوجوان, رمان
♦ نمیدانم چی در این کتاب کم است که نمیتوانم آن را به قدرِ «هستی» دوست داشته باشم. شاید برای اینکه من عشقِ نوجوانی را، آنطور که برای زال اتفاق میافتد، بهانهی خوبی (یا باورپذیری) نمیدانم که همهی عمرِ یکی صرفِ انتظار برای یار شود. شاید برای اینکه دلم میخواست آن کامنتِ تهدیدآمیز در وبلاگِ درنا شبیه یک معمّای پلیسی باشد و به جاهای هیجانانگیزی برسد، ولی چون اینطور نمیشود و ناگهان، کامنتگذارِ بینام گم و گور میشود حالم گرفته شد. شاید هم شایدهای دیگری در میان است؟ شاید.
Apr 29, 2014 Hamed Movaghari rated it
Shelves: novel
♦ كتاب ؛رمانی است که با موضوعی اجتماعی نوشته شده است ؛داستان در داستان است. در دل داستانی امروزی که در وبلاگی نوشته میشود، شاهد داستانی در گذشته هستیم که به امروز برمیگردد.
داستانی عاشقانه که لای صفحههای یک دفترچهی قدیمی حبس شده و دختری به نام درنا شعلههای این عشق زیر خاکستر را در معرض باد قرار میدهد.
Jun 04, 2014 سیده زهرا rated it
♦ از داستان های نصفه نیمه مونده خوشم نمیاد ولی چهار ستاره به شکل جدید کتاب که کامنت ها رو گذاشته بود و حتی وسطش ارور داده بود!
Aug 01, 2015 Fatemeh rated it
Shelves: persian, فرهاد-حسن-زاده
♦ درست مثل هستی…
عشق های این طوری به دلم نمیشینن.
بدون دلیل خاصی.
ولی آخرش حس کردم خیلی برخورد به درنا 🙂 طفلک
# Sahel 1394-08-01 16:32
♦ خیلی از خلاقیتش خوشم اومد. نظر خواننده های وبلاگ آخر هر پست باعث می شد بیشتر بهش فکر کنم. وقتی داشتم می خوندمش یه جور احساس گنگ و مبهمی داشتم. از درنا خوشم اومد و بهش احساس نزدیکی می کنم. شاید به خاطر اینکه از لاحاظ سنی بهم نزدیکه و مثه من عضوه کانونه. بیشتر از همه از اینکه داستان ” به خوبی و خوشی” تموم نشد خوشم اومد. مرسی بابته این رمانای خوب.
رمان خیلی عالی بود
من از سرنوشت لطیف خیلی غصه خوردم
زال هم خیلی بدبخت و مظلوم بود
از اول داستان تا….
واقعا بهترین کتابی بود که تا الان خوندم
فقط یه سوالی ذهنمو درگیر کرده
بابای زال کجا بود؟؟