از چاپ رمان هستی ۱۰ سال میگذرد. در این سالها پژوهشها و نقدهای زیادی بر این رمان نوشته شده و برخی از رسالههای دانشگاهی نیز برپایه این کتاب نگاشته شده است. اخیرا نیز مقالهای در یکی از ژورنالهای بینالمللی منتشر شده که باعث خوشحالی است.
در این نوشتار خلاصهای از مقاله «هویت زنانه مدرن ایرانی در رمان هستیِ فرهاد حسنزاده» را خواهیم خواند که توسط دکتر امیرعلی نجومیان و فاطمه قانع نوشته شده و در ژورنال مطالعات بینالمللی ادبیات کودکان (دوره چهاردهم- ژوئن 2021) منتشر شده است.[1]
این مجله یکی از معتبرترین مجلات مربوط به مطالعات ادبیات کودک در سطح بینالمللی است که توسط دانشگاه ادینبرو اسکاتلند انتشار مییابد و تمرکز آن بر نظریات فرهنگی و ادبی و مطالعه ادبیات کودک به عنوان ادبیاتی جهانی است و تنها مجله اختصاصی در این زمینه است که در سایت تامسون رویترز به عنوان مجله ISI نمایه شده است.
در آغاز، تاریخچه کوتاهی درباره شرایط فرهنگی و اجتماعی زنان در ایران از دوره قاجار تا به امروز ارائه شده است. در این زمینه، به تلاشهایی که زنان برای بهبود شرایط خود انجام دادهاند اشاره شده است، و به ویژه کوششهایی که در زمینه مسائل فرهنگی و هنری و نقش آثار ادبی و سینمایی مورد توجه قرار گرفته است.
در بخش دوم این مقاله، به طرح «رمان نوجوان امروز» پرداخته میشود که یکی از طرح های سالهای اخیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و در راستای جبران خلأ ادبیات تألیفی برای کودکان و نوجوانان در ایران شکل گرفته است. این مجموعه از آن جهت حائز اهمیت است که شخصیت محوری هفت رمان از این مجموعه دختران نوجوان هستند و برخی از آنها مستقیما به بیان مشکلات دختران در جامعۀ ایران پرداختهاند: مژده در «وقتی مژی گم شد»[2]، دریا در «پیش از بستن چمدان»[3]، نگار در «دلقک»[4]، رها در «حتی یک دقیقه کافیست»[5]، ثمره در «بازگشت هرداد»[6]، شیرین، مادر و مادربزرگش در «دختری با روبان سفید»[7] و در نهایت هستی در رمانی به همین نام که نوشته فرهاد حسنزاده است. ظهور چنین شخصیتهایی در بستر ادبیات کودک و نوجوان امروز بیانگر گرایشی است که آگاهانه یا ناخودآگاه در راستای شکلگیری هویت جنسیتیِ در حال شکلگیریِ نوینی است، هویتی که با کلیشههای جنسیتی فاصله دارد و شرایط فرهنگی جدیدی را هم میطلبد.
در بخش سوم مقاله، بر اساس روش تحلیل انتقادی گفتمانِ نورمن فرکلاف، این رمان نه تنها به منزلۀ یک متن بلکه به عنوان یک کنش اجتماعی در فضای اجتماعی و فرهنگی ایران در نظر گرفته شده و در سه سطح تحلیل شده است: توصیف، تفسیر و تبیین. در سطح توصیف به رمزگانهای واژگانی و دستوری اشاره میشود که بیانگر رویکرد هستی به کلیشههای جنسیتی است. در بخش تفسیر به فرآیند دریافت رمان در فضای گفتمانی ایران امروز پرداخته شده است و پدر به عنوان نماینده گفتمان سنتگرا و هستی به عنوان نماینده گفتمان تجددطلب تحلیل شدهاند. در نهایت در بخش تبیین، این گفتمانها به عنوان بخشی از یک فرآیند اجتماعی دیده میشوند که از ساختارهای اجتماعی تأثیر گرفتهاند و بر آنها هم تأثیر میگذارند. مسائلی چون فرار هستی از خانه یا خشونت روانی و فیزیکی که از جانب پدر بر او اعمال میشود، نمودی از مسائل بزرگتری است که در جامعه ایران وجود دارد و در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
برآیند بررسی رمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین نشان میدهد که رمان «هستی» را میتوان به عنوان کنشی اجتماعی در راستای تغییر وضعیت زنان در ایران به حساب آورد.
[1] : “Modern Iranian Female Identity in Farhad Hassanzadeh’s Hasti”, International Research in Children’s Literature 14.2 (2021): 213–225. Edinburgh University Press
[2] : حمیدرضا شاه آبادی
[3] : مینو کریم زاده
[4] : هدی حدادی
[5] : آتوسا صالحی
[6] : فریبا کلهر
[7] : دختری با روبان سفید