◊ فرهاد حسن زاده…
ادامه مطلبشنبه ای خاطرههای تلخ و شیرین همراه شوید با خودنویسم زیرا که با این جوهر خونین باید که شما را بنویسم… باید که شما را بنویسم حالا که میخواهم این…
ادامه مطلبپنج کتابی که در پشت سدهای اداری انتشارات سوره مهر مانده بود، پس از سالها در قدوقامتی تازه و با طراحی ویژهای منتشر شد. چهار رمان نوجوان و یک مجموعه…
ادامه مطلبديدگاه يكی از خوانندههای حرفهای كتاب، يكی بچههای كانون پرورش فكری كرمانشاه درباره مجموعه داستان «كنار ديارچه، نيمكت هفتم». آخر دنیا کجاست؟ از یک شروع عالی تا کاراکتر خانم مرادی،…
ادامه مطلبزري نعيمي/ نشریه دوچرخه کنار دریاچه قرق است؛ از اول تا آخر؛ آن هم در قرق نوجوان. بهتر است یک الف نون جمع هم به آن اضافه کنم تا بشود…
ادامه مطلب♦ جلسهای با حضور نویسندهی داستان جلسهی بهمن ماه باشگاه کتاب در تاریخ ۵/۱۱/۸۵ در دفتر نشر افق برگزار شد. در این جلسه نویسندهی کتاب «فرهاد حسنزاده» و منتقد و…
ادامه مطلبحتی یک نقطه هم روی کاغذ نگذاشتم. حتی یک کلمه جغرافی هم نخواندم. خواندن!؟ حتی لای کتاب را هم باز نکردم، چه برسد به خواندن. روشنک و فرشته هم همین طور،…
ادامه مطلبايستاده ام روي يك مين. باور كردني نيست، مسخره است؛ ولي با يك پا ايستاده ام روي نقطه ي مرگ خودم و با پاي ديگرم، دور خودم ميچرخم؛ مثل يك…
ادامه مطلبزیر پل دو تا نوشابهی تگری میخوریم و راه میافتیم. جاده صاف مثل کف دست است. باد هم که پشتمان است. یک پشته از خرمشهر تا آبادان نیم ساعته، دو…
ادامه مطلب