بگذارید کانون کانون بماند!

بگذارید کانون کانون بماند!

بگذارید کانون کانون بماند! 480 480 فرهاد حسن‌زاده

در خبرها آمده بود که وزارت ارشاد پیشنهاد کرده کتابخانه‌های کانون پرورش فکری به نهاد کتابخانه‌های عمومی سپرده شود.
همیشه‌ی خدا تا بوده و نبوده موقع دعواها، جنگ‌ها، بلایای طبیعی و مصیبتها بچه‌ها را در اولویت قرار می‌دادند. بچه‌ها را از مخمصه دور می‌کردند تا مبادا آسیبی ببینند. همیشه‌ حتی در بحران‌های خانوادگی پدر از گوش و گلوی خود می‌زند تا کودکش اگر رفاه نمی‌بیند، بدبختی و نداری را تجربه نکند. و فرزندان همواره به داشتن چنین پدرانی افتخار می‌کرده‌اند و از همین مرام درس ایثار و فداکاری از بزرگترها می‌آموخته‌اند.

حال، سال‌هاست که حس شفقت و پدری نسبت به کودکان از بین رفته و کودکان اولین قربانیان تصمیم گیری‌های غلط و ندانم‌کاری سیاستمداران شده‌اند. سال‌هاست که کودکان «آدم» به حساب نمی‌آیند و از برنامه‌های توسعه و آموزش و بهداشت و تغذیه که حق قانونی آنهاست به نحوی کنار گذاشته می‌شوند. آنها نه تنها از سیستم آموزش و پرورش مدرن و خلاقیت‌مدار بهره‌مند نیستند که حتی در بسیاری از نقاط حتی چهاردیوار مسقفی به نام کلاس هم ندارند.
چشم امید ما به کانون پرورش فکری کودکان بود که از دیرباز با بیش از هزار مرکز فرهنگی در سراسر کشور بخشی از کمبود خوراک فکری نسل نوپا را جبران می‌کند و دل و جان کودکان را با کتاب و ادبیات و هنر و کنش‌های خلاقانه روشن می‌کند. امید داشتیم به مربی‌های فرهنگی و هنری و کتابدارانی که با حقوقی اندک و همان احساس مسئولیتی که پدران و مادران نسبت به فرزندان دارند عاشقانه خدمت می‌کنند. من با افتخار می‌گویم که بچه‌ی کانونم. بسیاری از نویسندگان و هنرمندان و حتی مدیران باوجدان را می‌شناسم که مُهر کانون را کنار امضای خود دارند. کانون، فقط کتابخانه نیست. کانون، کانونی متشکل از فعالیتهای قصه‌گویی، نمایش، بلندخوانی، نقاشی، سفالگری، عکاسی، ساخت فیلم و ده‌ها فعالیت دیگر است که فقط جایی به نام کانون از عهده‌ی آن برمی‌آید.
کانون رودخانه است، جنگل است، میراث فرهنگی و ملی ماست و هر دولتی با هر مرام سیاسی و عقیدتی باید با جان و دل از آن محافظت کند نه این که آن را تکه تکه کند و به ارزانترین قیمت بفروشد. آقاها و آقازاده‌ها اگر به فکر سود هستند بهتر است با همان قراردادهای میلیاری واگذاری … قانع باشند. اگر به فکر صرفه‌جویی در هزینه‌های اداری هستند به فکر ادغام موسسه‌های نوخواسته‌ای باشند که کرورکرور بودجه می‌گیرند و خروجی‌شان معلوم نیست.
لطفاً پدر باشید، نه پدرخوانده. اگر می‌خواهید فرزندان خوبی تربیت کنید روزی صد بار این ذکر را بگویید: ادب آداب دارد.

    روزی روزگاری

    فرهاد حسن‌زاده

    فرهاد حسن زاده، فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آمد. نویسندگی را در دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه شروع کرد. جنگ تحمیلی و زندگی در شرایط دشوار جنگ‌زدگی مدتی او را از نوشتن به شکل جدی بازداشت. هر چند او همواره به فعالیت هنری‌اش را ادامه داد و به هنرهایی مانند عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلنامه‌نویسی و موسیقی می‌پرداخت؛ اما در اواخر دهه‌ی شصت با نوشتن چند داستان‌ و شعر به شکل حرفه‌ای پا به دنیای نویسندگی کتاب برای کودکان و نوجوانان نهاد. اولین کتاب او «ماجرای روباه و زنبور» نام دارد که در سال ۱۳۷۰ به چاپ رسید. حسن‌زاده در سال ۱۳۷۲ به قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان از شیراز به تهران کوچ کرد…

    دنیای کتاب‌ها... دنیای زیبایی‌ها

    کتاب‌ها و کتاب‌ها و کتاب‌ها...

    فرهاد حسن‌زاده برای تمامی گروه‌های سنی کتاب نوشته است. او داستان‌های تصویری برای خردسالان و کودکان، رمان، داستان‌های کوتاه، بازآفرینی متون کهن و زندگی‌نامه‌هایی برای نوجوان‌ها و چند رمان نیز برای بزرگسالان نوشته است.

    ترجمه شده است

    به زبان دیگران

    برخی از کتاب‌های این نویسنده به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه شده و برخی در حال ترجمه به زبان عربی و دیگر زبا‌ن‌هاست. همچنین تعدادی از کتاب‌هایش تبدیل به فیلم یا برنامه‌ی رادیو تلویزیونی شده است. «نمكی و مار عينكي»، «ماشو در مه» و «سنگ‌های آرزو» از كتاب‌هايي هستند كه از آن‌ها اقتباس شده است.

    بعضی از ویژگی‌های آثار :

    • نویسندگی در بیشتر قالب‌های ادبی مانند داستان كوتاه، داستان بلند، رمان، شعر، افسانه، فانتزی، طنز، زندگينامه، فيلم‌نامه.
    • نویسندگی برای تمامی گروه‌های سنی: خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال.
    • خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌های ادبی خاص و متفاوت.
    • خلق آثاری كه راوی آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايی مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهای باورپذير.
    • پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌های بی‌سرپرست يا بدسرپرست و…
    • پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
    • تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر (فعال). مشخصاً دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
    • بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌های زنده و انتقادی از زندگی مردم كوچه و بازار.
    • زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌های عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.

    او حرف‌های غیرکتابی‌اش را این‌جا می‌نویسد.

    به دیدارش بیایید و صدایش را بشنوید