در سفری که سال گذشته به ارمنستان داشتم با این مرد آشنا شدم. گئورک آساتوریان، اصالتاً ایرانی است و از کودکی به ارمنستان رفته و آنجا بزرگ شده، درس خوانده و خانواده تشکیل داده و یکی از عشاق فرهنگ و ادبیات ایران است. او مردی زلال و بیادعاست و بهخاطر علاقهاش به ادبیات فارسی رمانهایی از زویا پیرزاد، فریبا وفی و چند نویسنده دیگر به زبان ارمنی ترجمه کرده است. همینطور کتابی از قصههای عامیانه ایرانی به زبان ارمنی ترجمه و منتشر کرده که برنده کتاب سال ایران شد.
گئورک آساتوریان چند سالی است که در حال ترجمه و بازگردانی داستان های شاهنامه به زبان ارمنی است. چند روز پیش وقتی از مرگ رستم حرف میزد اشک در چشمانش جمع شده بود و میگفت من فکر میکنم بعد از مرگ رستم دیگر شاهنامه حرفی برای گفتن ندارد.
او که سلیقه و سبک خاصی در انتخاب و گزینش آثار برای ترجمه دارد، کتاب «زیبا صدایم کن» به زبان ارمنی ترجمه کرده و قرار است به زودی این کتاب در کشور ارمنستان منتشر شود. از او سپاسگزارم. سپاس برای این که پلی شده تا مرزهای جغرافیایی نتواند فاصله بیاندازند بین فکر و اندیشه ملتها. سپاس برای اینکه در هوای ایران نفس میکشد.
◊ توضیح این که، رمان زیبا صدایم کن پیش از این به زبانهای انگلیسی و ترکی استانبولی ترجمه شده و قرار است به زبان عربی نیز ترجمه و منتشر شود.